شيرين زبوني هاي خوشگل مامان
سلام رهام گلم
ماماني يه چند تا از كلمه هاي كه ياد گرفتي و برات مي نويسم.
ديروز زن دايي (مامان امير حسين ) خونمون بودن اسم اميرو ياد گرفته بودي همش دستشو مي گرفتي مي گفتي اممممممممير مي برديش اتاقت. ما هم كه اب از لب و لو چومن آويزون مي شد.
چند شب پيش رفتيم عیادت عروس عمه من ني ني دار شده بود برا بار دوم يه پسمل كوچولو داشت متين جون حالا خدا بهشون يه دخي منگول ناز داده كه يك ماه هم زودتر به دنيا اومده اسمشم تينا گذاشتن شما هم همش مي گفتي ني ني ني ني مي گفتي بدينش به من چون خودت از پتو بدت مياد مي خواستي روي اونم باز كني شير كه مي خواست بخوره مي رفتي روي پاي مامانش
مي شستي با كنجكاوي تمام نگاه مي كردي منم همش نگرون اين بودم كه به بچه آسيبي نرسوني چنگش نزنی آخه تو هم كوچولوي و كارات حساب كتاب نداره بعضي وقتاهمچي مي كوبي صورتم كه اشكم درمياد.
تازگيا ياد گرفتي تا مي خوري زمين يا ماشينات و كه با كنترل عقب جلو مي كني مي خورن به ديوار
مي گي اُخ .الهي من دورت بگردم كه اينقد شيرين زبون شدي.
عاشق داي داي كردني.وقتی ماشینتو با کنترل جلو می بری نمی ترسی اما همچی که دنده عقب میاد سمتت می ترسو و فرااااااااااار
عزیزم عاشق پسته خوردنیبعضی وقتاکارایی می کنی که من نمی تونم باور کنم که تو انجام
دادایبا گوشیم آهنگ میزاری کلیپ نگاه می کنی آهنگاشو عوض می کنی قربون پسر باهوشم برم.بابای بهت یاد داده میگه رهام خبردار سریع دستتو میاری جلو سرت اینجوری
می بوسمت