شیطنتای فسقلی مامان(18ماهگی)
سلام عزیزدلم
رهام جون این روزا خیلی شیطون شدی فقط راه میری و میگی ناناااااااااااااااااای ناناااااااااااااااااای بعد دور خودت می چرخی و هی می خوری زمین الهی مامان فدات شه این کار و نکن.
پسرگلم جدیداً یاد گرفتی میگی مامان بوش بهِ .بابا بوش بهِ (مامان بوس بده.بابا بوس بده) فدای شیرین زبونیات.هرچی هم می خوای با سر اشاره می کنی مثلاً میگم رهام می خوای با پریوش جون صحبت کنی با سر میگی بله سرتو تکون میدی.سلام هم که می خوای بدی سرتو میاری پایین .تشکرم می خوای بکنی به همین روش.رهام جونی یه کاری هم که انجام میدی و من دوسش ندارم با جیغ زدن می خوای کارتوپیش ببری نکن مامانی بده زشته امیدوارم بزرگتر که شدی این عادتتو ترک بدی مامانی.
فسقلی من موقع خوردن آب با هزار بدبختی می خوام با لیوان خودت آب بخوری ولی جیغ می زنی
می خوای با بطری آب بخوری که نصفشو می ریزی رو لباست به خدا مامانی گناه داره منم باید لباساتو تعویض کنم تو هم که متنفری از تعویض لباس منو دق میدی تا لباس بپوشی.
خونه مامان جون که میری گوشی تلفنشونو می خوای هی میگی اَیو ایَو گوشی و بهت میدن آهنگشو عوض می کنی ،میزاری رو پیغام گیر خلاصه این که پدرگوشیشونو درمیاری.مامان جون اینا مبلاشونو عوض کردن خاله پریوش هم نگرونه که تو با دوچرخه و وسایل دیگه خرابشون نکنی که من بعید می دونم.ببخشید خاله جون
یه کارایی می کنی دهنم باز می مونهپشت کنترلو باز می کنی که من به سختی باز می کنم.در دی وی دی مونو خراب کردی من هرکاری می کنم باز نمیشه ولی تو نمی دونم چطوری بازش می کنی
یاد گرفتی موقعی که مسواک می زنم میای نگام می کنی تو هم ادای منو درمیاری فدات بشم من نفسی
رهام جون بجز غذا چیز دیگه ای نمی خوری و این منو نگرون می کنه نه میوه ..... بابا بخور جون من
یه کلمه جدیدی که یاد گرفتی میگی آدیش یه سری از کلیپهای آقای ایمنی رو برات ضبط کردم تا بخاری نشون میده میگی آدیش آدیش . از اینکه پایان این ١٨ماهگیت واکسن داری تنم می لرزه الهی بمیرم برات
ببخشید برات عکس نذاشتم تو پستت به خدا وقت نمی کنم ازت عکس بگیرم قول میدم چند تا عکس بگیرم بذارم تو پستت .دوست دارم عاشقتم فسقلی خودم.
اومدم با عكساي قديمي رهام جون
تو اين عكس دو ماهت قربونت برم
رهام جون چند روز بود كه به دنيا اومدي تصميم گرفتم از دست و پات تو كف دستم عكس بگيرم بزرگ شدي ببيني چقد فسقلي بودي
تو اين عكسم دو ماهتِ
اينم كادوهايي كه بعد از ختنه شدن عمو حسام و بابايي و خاله پريوش برات خريدن بقيه هم كه پول نقد دادن
3ماهگي گل پسري
اينم عكس آنديا-ارسطو-آريا سه قلوهاي دوست داشتني كه 14 مهر 89 پدرشونو از دست دادن هر وقت به امير فك مي كنم قلبم تند تند مي زنه خيلي حيف بود از بين ما خيلي زود رفت.روحش شاد
اينم عكس عمو حسام و آنديا
واي واي چقد ماهي تو اينجا
نمي دونم عكس اين كيكاتو برات گذاشتم يا نه عكساتو نگاه مي كردم گفتم بد نيست عكس اينارو هم تو وبت داشته باشي اولي كيك 6 ماهگيته.دومي 9ما هگي
ديدي ماماني به قولش عمل كرده و برات عكس گذاشت.اونم چه عكساي