شيرين كاريهاي عمرم
سلام زندگیم
رهام جون دیروز از سرکار که اومدم خونه تا شیر خوردی سریع خوابت برد بعدازظهر شارژ شارژ از خواب بیدار شدی و شروع کردی به شیطونی کردن
اول که رفتی سراغ کشوی اتاق مامان و حوله برداشتی و گفتی حَمّام همچی غلیظ تلفظ می کردی من بریدم از خنده بعدشم حوله به دست رفتی جلو در حموم و گفتي حَمّام حَمّام حَمّام قربون هوشت برم یه موزم خورده بودی هر کاری می کردم اجازه نمیدادی صورت ماهت و پاک کنم عسلم اینم عکساش
رهام جون از دیروز یاد گرفتی میگی جیدر(جیگر) رهام ببین با یه شکلات چطوری خودتو کثیف کردی
رهام جون تو آشپزخونه عکساتو زدم رو یخچال یه دفعه گفتی ننّاز (طناز) عکس طناز جون و خواستی بهت دادم یه دفعه بوسش کردی قربونت برم مهربونم
رهام جون جديداً هر چي دم دستت مياد مي بري يه جاهايي قايم مي كني مثلاً كنترل و يا مي بري ميذاري زير تخت يا ميز تلويزيون يه كار جديد ديروز انجام دادي جوراباتو آورده بودي ميذاشتي وسط درز كابينت
شب رفتيم خونه مامان جون اينا ساعت 12 بود تازه مي خواستي بشيني رو صندليت و بازي كني