عشق مامان و بابا،رهام عشق مامان و بابا،رهام ، تا این لحظه: 13 سال و 9 ماه و 6 روز سن داره
روشا کوچولوی ماروشا کوچولوی ما8 سالگیت مبارک

رهام هستي مامان وبابا

شيرين كاريهاي عمرم

1390/7/19 12:34
983 بازدید
اشتراک گذاری

سلام زندگیم

رهام جون دیروز از سرکار که اومدم خونه تا شیر خوردی سریع خوابت برد بعدازظهر شارژ شارژ از خواب بیدار شدی و شروع کردی به شیطونی کردن

اول که رفتی سراغ کشوی اتاق مامان و حوله برداشتی  و گفتی حَمّام  همچی غلیظ تلفظ می کردی  من بریدم از خنده بعدشم حوله به دست رفتی جلو در حموم و گفتي حَمّام  حَمّام    حَمّام  قربون هوشت برم یه موزم خورده بودی هر کاری می کردم اجازه نمیدادی صورت ماهت و پاک کنم عسلم اینم عکساش

رهام جون از دیروز یاد گرفتی میگی  جیدر(جیگر)  رهام ببین با یه شکلات چطوری خودتو کثیف کردی

رهام جون تو آشپزخونه عکساتو زدم رو یخچال یه دفعه گفتی ننّاز (طناز) عکس طناز جون و خواستی بهت دادم یه دفعه بوسش کردی قربونت برم مهربونم

رهام جون جديداً هر چي دم دستت مياد مي بري يه جاهايي قايم مي كني مثلاً كنترل و يا مي بري ميذاري زير تخت يا ميز تلويزيون يه كار جديد ديروز انجام دادي جوراباتو آورده بودي ميذاشتي وسط درز كابينت

شب رفتيم خونه مامان جون اينا ساعت 12 بود تازه مي خواستي بشيني رو صندليت و بازي كني

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

زهره مامان هلیا
20 مهر 90 1:11
ای جان فدای اون شتلات خوردت چه نمک و خوردنی شدی رهام
مامان آینده
20 مهر 90 10:08
الهی فدات پسر باهوش و ناناز
دخترخاله پریا
20 آذر 90 11:27
نازنینم خیلی باهوشی شکلات خوردنت م بامزه ست
پریا (دخترخاله مامان مونا)
20 آذر 90 11:45
فدای صورت شکلاتیت که بازم خوشگله!


سلام عزيزم .مرسي پريا جون كه به ما سر زدي
پریا(دخترخالهمامان مونا)
20 آذر 90 13:06
عزیزم خیلی شیرین شکلات میخوری قربونت برم که اینقد باهوشی عکس دخترداییت طناز جونو شناختی!


مرسي دختر خاله