عیدقربان مبارک..1392
ای عزیزان به شما هدیه زیـــــــــزدان آمد
عید فرخنـــــــده ی نورانی قربـــــــــان آمد
حاجیان سعی شما شد به حقیقت مقبول
رحمت واسعــــه ی حضــرت ســـبحان آمد . . .
سلام و درود فراوان به همۀ دوستای گلم و عرض تبریک به مناسبت عیدقربان و یه سلام مخصوص به پسرخوشگلم ،عزیزم عید شماهم مبارک مهربونم
رهام عزیزم امروز اومدم یه کم ازت گله کنم ..اولین گلم اینه که بیرون که میریم جدیداً به هیچ عنوان راه نمیری به محض پیداشدن از ماشین سریع دستای کوچولوتو به سمتم میگیری و با حالت گریه میگی واقعاً خستم...منوبغلم کن هرچی اصرارمیکنم که راه بری شروع میکنی به جیغ و دادوبیدادو به قول خودمون خودتو میزنی به کولی بازی منم به خاطراینکه جلب توجه نشه بغلت میکنم جالب ترش اینه که بغلم که هستی میگی منو بلندترکن منظورت اینه که بالاترببرمت منم جدیداً خیلی کمرم دردمیکنه و بغل کردنت برام خیلی سخته ولی مگه از عهدۀ شما فسقلی شیطون برمیام خلاصه اینکه داستانی داریم موقع بیرون رفتن...قبلش باهات تو خونه کلی صحبت میکنم که اگه قول بدی خودت راه بری میریم بیرون درجوابم میگی خسته نیستم بریم ولی تا پامونو میزاریم بیرون....
١٣٩٢/٧/١٨
رهام جونم روز پنج شنبه بردمت پیش سه قلوها کلی بهت خوش گذشت خاله بهاره آخرشب آورد دم خونه مارو برسونه شما کلی اصرارکردی که آریا ارسطو آندیا بیان خونمون بهاره جونم اجازه داد خلاصه اینکه اون شب ما صاحب چهارتا فسقلی بودیم خیلی خوش گذشت صبح بهاره جون اومد رفتیم پارک ترافیک یه کم بازی کردید ناهار رفتیم دیزی سرای آریاییان واااااااااای که چه جای دنج و آرومی بود غذاشم فوق العاده بود اینم بگم که یک ساعت تو صف بدیم تا نوبتمون شد شما هم خیلی خوشت اومده بود مخصوصاً از موسیقی زندش...برا شب بلیط سیرک گرفته بودیم(جای باباجون خالی طفلکی رو روز جمعه تنها گذاشتیم)از سیرک برات بگم که از اولش فقط گریه گریه اونم بغلم روانیم کردی آخرای برنامه تازه تازه خوشت اومده بود روز خیلی خوبی بود..شبم رفتیم کباب ترکی گرفتیم که خیلی خوشت اومده بود حالا از اون روز میگی اگه پسرخوبی باشم مسواک بزنم واسم کباب تلکی میخری؟
رهام جونم تو پارک ترافیک با سه قلوها
دیزی سرای آریاییان (خیلی تاریک بود منم دوربین نبرده بودم با گوشیم عکسا خیلی با کیفیت نمیشد)
رهام و آندیا جون درحال بازی با ایکس باکس چقد دوست داشتی .. از اون روز همش میپری هوا ومیگی کی برام ایکس باکس میخری مث آریا ارسطو بازی کنم
سیرک تاریخی که باهم رفتیم و شما فقط غرغرکردی
رهام جون عاشق حوله ای که مامان پروین واست خریده شدی هر روز میری از کمدت میاری تنت میکنی میگی ازم عکس بگیر من مردعنکبوتی شدم
عاشقانه دوست دارم یکی یکدونۀ خودم