این روزا..........
تقدیم به تو که نمیدانم در خاطرت میمانم یا برایت خاطره میشم دوستت دارم نه به خاطره انکه دوستم بداری به خاطره انکه لایق دوست داشتنی
سلام گل همیشه خندونم... سلام امیدم...سلام دلیل نفس کشیدنم اینا فقط کلمه نیست واقعاً از عمق وجودم دارم میگم خدای من شاهده که تنها کسی که می تونه آرومم کنه خود تویی ..خدای من ازت ممنونم که همچین فرشته ای رو به من دادی و من واز تنهایی درآوردی
به خواستۀ خیلی از دوستای گلم که خواستن از احوالات رهام بنویسم اومدم تا از رهام و شیرین زبونیاش بگم...(خودم حال روحی مناسبی ندارم شدیداً مریض شدم وحال نوشتن ندارم ولی به خاطر شما دوستای گلم چند خطی می نویسم)...قبلشم ازتون تشکرمیکنم که جویای حال رهامم بودید....
تو این مدتی که دورۀ نقاهتت رو می گذروندی خیلیا اومدن و بهت سر زدن ومن از تک تکشون ممنمونم و امیدوارم بتونم تو شادیهاشون جبران کنم...یه سری کادو هم تو این مدت گرفتی که عکساشونو واست میذارم...دقیقاً هفت روزبعد از عملت رفتیم مطب و بخیه هاتو دکترت کشید خیلی ترسیدی و با صدای بلند تو مطب گریه میکردی و می گفتی مونا جون دیگه باهات دوست نیستم از دستت عصبانیم....بعدکه یه کم آروم شدی گفتی دیگه بخیه ندارم می تونم باکامیونم بدو بدو کنم و گاز بدم
هفتۀ پیش بابا اومد و گفت عصر واسه رهام وقت آرایشگاه گرفتم دلم عجیب گرفته بود با این حرف بابا بغضم ترکیدو کلی گریه کردم بابا هم دلش واسم سوخت و گفت کنسلش میکنم تا تو نخوای موهاشو کوتاه نمیکنم
خیلی وقت از شیرین زبونیات ننوشتم...خیلی از حرفا و کاراتو نوشته بودم تو گوشیم و saveکرده بودم که جنابعالی همه رو پاک کردی وروجک شیطون ...حالا تا اونجا که ذهنم یاری کنه برات می نویسم.
الفبای انگلیسی رو با آهنگ
بهت یاد دادم کامل میخونی
قبلاً تا ده به انگلیسی وفارسی بلد بودی که حالا تا بیست می تونی به
دو زبون بشماری
آدرس دادن به روش رهام جون:
مونا جون آدرس بدم؟
بگو عزیزم
دور میدون چپ ِ راست
یکی از بازی هایی که واست گرفتم چیدمان حیواناته یه روز داشتم اسم حیوانات و برات می گفتم رسیدم به عکس میمون گفتم اینم میمونه رهام چپ چپ نگام کردگفت نگو میمون زشته بی ادب
به هرچیزی که نباید دست بزنی و من میام میگم نکن آخه دستت کثیف میشه در جواب من....خب اشکالی نداره میشوریم تمیز میشه..موناجون واسم سک میخری؟(به سگ میگی سک)نه آخه کثیفه خب میشوریم تمیز میشه
یه کلمه جدیدتم که مدام تکرار میکنی اگه کاری که میخوای انجام بدی یامانع میشم یا تذکر میدم میگی ای مونای بی معرفت
بابا جون گوشیشو عوض کرده بیچاره اگر می دونست شما کچلش میکنی عمراَاین کارو نمی کرد صبحها قبل از بابا بیدار میشی و میشینی تو رختخوابت خودتو لوس میکنی و میگی گوشی بابا کجاست؟بعداشاره میکنی به گوشی و از خوشحالی دست از پا نمی شناسی وقتی می بینی بابا خونست و گوشی به
شارژه...خلاصه اینکه این روزا داستان داریم برا سرکار رفتن باباجون اشکی میریزی موقع رفتن که دلمون واست کباب میشه هر چی واست توضیح میدم بابا باید بره سرکار اگه نره نمی تونه پول بیاره واسمون برات بستنی نمی تونیم بخریم میگی اشکالی نداره بابا نرو سرکار ما پول نمیخوایم..هرکسی رو هم می بینی میگی بابام گوشی جدید خریده از این بزرگا..
رهام جون صبح که از خواب پا میشه:
رهام:موناجون ساعت چنده؟
مونا:نه و نیم
رهام:وااااااااااااااااااااای صب شده پاشودیگه وقت خواب نیست روز شده
یه وقتایی میگیرم می چلونمت میگی نکن گوشتم میریزه
این روزا هرکاری میخوای بکنی اول باید تدی اون کار و انجام بده مخصوصاً وقتی میخوای تو قصریت جیش کنی میگی اول تدی بعدرهام
غذای مورد علاقۀ این روزات هم شده پیتزا پیراشکی که من و بابا خیلی موافق خوردن غذاهای فست فودی نیستیم ولی خب چاره چیه شما دوست داری و ماهم اطاعت امر می کنیم یه روز با همدیگه رفتیم که واست بخریم هنوز نرسیده بودیم به پیتزافروشی گفتی وااااااااااااااااای بوش میاد پرسیدم بوی چی؟ بوی پیتزا پیراشکی.....
یه وقتایی که بی حوصلم صدام میزنی با سر جوابتو میدم یا میگی چی میگی...ناراحت میشی و میگی چرا اینجوری صحبت میکنی بگو جانم عزیزم
عکسها رو در ادامه مطلب ببینید
عکس کادوهایی که واس عیادتت آوردنو برات میزارم کلی هم آب میوه و آناناس وشکلات واست آوردن حاجی جون هم 50000تومن بهت پول داد که من واست آدم آهنی بخرم...پدرجونم 50000تومن پول دادمرسی از لطف همه عزیزان
خاله پریوش واست یه دونه عینک آفتابی توپ با دارت مغناطیسی خرید
زن دایی باباجون
گیتا جون مامان آدرین جون(دختردایی بابا)
این عکسارو هم اون روزی که بابا اومد گفت برات وقت آرایشگاه گرفته از موهات عکس میگرفتم و گریه می کردم که بابایی دلش سوخت و کنسل شد
رهام جون آریای عزیزم
نفسمی