عشق مامان و بابا،رهام عشق مامان و بابا،رهام ، تا این لحظه: 13 سال و 9 ماه و 6 روز سن داره
روشا کوچولوی ماروشا کوچولوی ما8 سالگیت مبارک

رهام هستي مامان وبابا

مهممون خودم

1391/9/23 11:24
1,122 بازدید
اشتراک گذاری

 

آرام بخوان چون آهسته نوشتم ، بی پروا بخوان چون از خود نوشتم ، نزدیک کسی نخوان چون تنها نوشتم و از دل بخوان چون با دل نوشتم دوستت دارم

دوستت دارم چون زیباترین لحظات زندگی منی
دوستت دارم چون زیباترین رویای خواب منی ، دوستت دارم چون زیباترین خاطرات منی
 دوستت دارم چون به یک نگاه ، عشق منی

 

سلام پسر مهربونم عزیز مامان خیلی بیشتر از سنت می فهمی و درک می کنی مامان زهرا(مامان بابایی)سه شنبه عمل چشم داشت یعنی در اصل تو چشمش تزریق کردن .طفلی غم از دست دادن پسرش تو سن 20سالگی این بلا رو سرش آوردخدا صبرش بده این دومین باربود که تزریق و انجام میده ولی دیدش همچنان تار.خدا خودش شفا بده.شبی که از بیمارستان اومد غذا درست کردم بردیم خونشون تا دیدی چشمش و بسته گفتی الهی بمیرم چشمت چی شده مامان زهرا بعدشم یه کم می ترسیدی چمش و بسته بود.منو میگی هاج واج موندم خدایا شکرت پسری با این قب رئوف و مهربون بهمون دادی.فرداش رفتیم یه سر به مادر بزنیم گفت مونا الانم یاد حرفش می افتم ته دلم می ریزه .منم احساس غرور بهم دست میده با همچین شاه پسری که خداوند به ما هدیه داده و ما  هم باید قدردان باشیم و در همه وقت و همه جا شکرش و به جا بیاریم.

رهام جونم فرداسالروز روزی که متوجه شدیم خدایه دونه از فرشته هاشو گذاشته تو دل من 24/9/1388چه روزی بود اصلا فکرشو نمی کردم باردار باشم خونۀ مامان پروین بودم خاله لیلا اومد اونجا نهار آبگوشت خوردیم یه دفعه حالم بد شد رفتم دستشویی و هر چی خورده بودم گلاب به روتون آوردم بالا .لیلا عمیق نگام کرد گفت مونا بارداری گفتم چرند نگو خب 8سال بود ازدواج کرده بودمو دیگه صدای همه دراومده بودو منم گوشم از این حرفا پربودو  کار و درس و بهونه می کردم.خلاصه تو آزمایشگاه وقتی گفت خانم مبارکه من خشکم زد بابایی دستم و گرفت و تا از آزمایشگاه اومدیم بیرون جیغ و فریاد خوشحالی ،همه نگامون می کردن .خلاصه شب به یاد ماندنی بود.خیلی دوست داشت شیرینی بخریمو به همه اعلام کنیم ولی من گفتم زوده فعلا بین خودمون بمونه ،فقط بهاره خبردارشد.ولی بعد از دو هفته اینقد حالم بد بود که همه متوجه شدن.عکس سونوهامو میخواستم بزارم که یادم رفت عکس بگیرم تو پست بعدی برات میذارم یادگاری بمونه.

رهام جون تا یادم نرفته برات بگم که تا20می تونی بشماری.عاشق اناروژله و نارنگی هم هستی.

یه چند تا عکس ازت میزارم

فک کنم به موسیقی خیلی علاقه داری .سال دیگه می برمت مرکز استعدادیابی اگه okبود ثبت نامت می کنم کلاس موسیقی خدارو چی دیدی شاید موسیقیدان شدی ان ساله من و بابایی که خیلی دوست داریم.

رهام و لباس مرد عنکبوتی ارسطو جون .یه دونه سایز کوچیکش و برات پیدا کنم حتما میخرم عزیزدلم

اینم یه بوس تپل واسه خاله ها و نی نی های نازشون

غریبانه در سکوت سهمگین نامت را بر حاشیه ی قلبم حک کردم تا با هر ضربانش بگویم دوستت دارم

به تکرار غریبانه ترین جمله قرن! و به توان ابدیت! دوستت دارم...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (38)

امیر مهدی و عمی
23 آذر 91 14:13
سلام عزیزم
ماشااله به این گل پسرت براش اسپند دود کن
منم سالروز فردارو بهتون تبریک میگم انشااله همیشه شاد و خوشحال در کنار هم باشید.
گل پسر باهوشمونو ببوسسسسسس


مرسی از حضورتون و اظهارلطفتون
مریم
23 آذر 91 22:12
سلام. مرسی رهام جون بوست خیلی چسبید این عوضش


میسی خاله جون
مامان زهرا دختر دوست داشتنی
24 آذر 91 16:38
سلام به مونا جون و گل پسرش رهام عزیز
خدا امیدوارم سلامتی بده و زودتر حال مادر بزرگ رهام جون بهتر بشه
من هم عاشق موسیقی هستم دخترم بیشتر به موزیک از جنبه رقص علاقه داره


به امید روزی که همه نوگلها به انچه که حقشون برسند



آمین
پری شب
25 آذر 91 8:07
فدای قلب مهربونت بشم همیشه میگم مونا جون رهام به خودت رفته مثل مامانش مهربونه


مرسی عزیزم
مامان شايان
25 آذر 91 9:25
ايشااله مادرشوهر گرامي بهتر باشن. قربون تو پسر با محبت و مهربون برم.بووووووووووووووووس.


مرسی
مامان امیر علی پسر اژدها سوار
25 آذر 91 11:04
سلام مامانی امیر به روز شده منتظر حضور گرم شما هستیم


چشم عزیزم
مامان ریحان عسلی
25 آذر 91 18:17
سلام
ای جونم می بینم که شما هم از آذر ماه و کلا خاطرات خوبی دارید
چه خوب که به موسیقی علاقه داره
مرسی رهام جون خیلی چسبید بوست


آره آذرماه و دوست دارم.........مرسی........خواهش می کنم
مامان آراد(خاطره)
26 آذر 91 1:30
قربون اون بوسای خوشمزت برمممممممممممم...
ایشالا که بزرگ شدی بتونی خوب ساز بزنی
من که آرزومه آراد بتونه مثل باباش خوب ویولون بزنه


ان شاله
♥ مامي ملودي جون ♥
26 آذر 91 9:37
اي جان خيلي لحظه خاصيه آدم نميدونه خوشحال باشه يا نازراحت آدم شوكه ميشه و آبگوشت هم نوش جان من ميميرم براي اين غذا


راست میگی..............پس یادم باشه اومدی خونمون حتما برات درست کنم
♥ مامي ملودي جون ♥
26 آذر 91 9:39
فداي اون پيانو زدنت بشم الهه و آفرين كه تا بيست بلدي البته تو خودت نمره بيستي عسله من


خدانکنه....مرسی خاله جونی
مونا مامان امیرسام
27 آذر 91 0:39
سلااااام دوست جوون شرمنده نبودم اخه نی نی ما یه 10 روزی زود دنیا اومده بود برای همین تو دستگاه نگهش داشته بودند و شبها میرفتم پیش خواهرم.اما 4 روزه اوردنش خووونه.وووی نی نی نگو بند انگشتی بگو.یه وجبه. اسمش رو هم هنوز معلوم نیست.یا امیرعلی یا علیرضا
مونا مامان امیرسام
27 آذر 91 0:40
ااای جان قربون بوس فرستادنت عسل مو بور من
مونا مامان امیرسام
27 آذر 91 0:40
چراکه نه مامانی شاید واقعا به موسیقی علاقه داره.میدونید از کی میتونن شروع کنند؟؟؟
مونا مامان امیرسام
27 آذر 91 0:41
لباست هم خیلی نانازه خوشگل خاااان.یه بوووس گنده برای شما و مامان خوشگلت
مریم (مامان روشا)
27 آذر 91 11:01
سلام به گلهای قشنگم برای مادرشوهری ناراحت شدم ایشالا چشمشون خوب بشه آفرین به پسر مهربونم آفرین که بلدی تا 20 بشمری..عاشقتم عکساشو ببینی پیانیست خودمه...روشا هم خیلی دوست داره ولی سرجایی که میگیره مشکل داریم ولی ماهم باید تهیه کنیم
مریم (مامان روشا)
27 آذر 91 11:02
موناییییییییییییییییییی کجایی دیر به دیر بهمون سر میزنیا.....نکنه پای یکی دیگه در میونه......هاااااااااان دوست جدید پیدا کردی ...شوخی کردم دوستتون داریم هزارتاااااااااااااااااا
مریم (مامان روشا)
27 آذر 91 11:02
مونا برات خصوصی گذاشتم
مامان سانلی
27 آذر 91 18:48
مامان امیر علی پسر اژدها سوار
28 آذر 91 10:33
این خیلی زیباست که پسری دارین که انقدر مهربون با این سنه کمشض خدا حفظش کنه
مامان محمدرهام جون
28 آذر 91 10:36
سالروز وجودت مبارک خوشگل خاله.قربون بوس فرستادنت برم
مامان ساجده
28 آذر 91 14:03
آفرین که تا بیست بلدی بشمری اینم کلی بوس برای رهام جون
مونا مامان امیرسام
28 آذر 91 15:25
دووست جوون سلاام.خوبی انشاالله. کجایید نیستی؟ نگران شدم.اخه الان دوروزه نیومدی گلم
مونا مامان امیرسام
28 آذر 91 15:26
کارتون به کجا رسید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ خدایی نکرده مریضید یا .................
مونا مامان امیرسام
28 آذر 91 15:27
هوااااااااارتا برای دوستم و گل پسرش
پری شب
29 آذر 91 8:46
موناجان تورو خدا زود خوب شو بیا جات خیلی خالیه گلم
مامان سانلی
29 آذر 91 14:14
سلام مونا جون......کجایی خانوم؟ نظر گذاشتم نیست خودت نیستی پست نمیذاری رهام عسلمو ببوس..دوستون داریم
مامان آراد(خاطره)
29 آذر 91 15:53
محفل آریائی تان طلائی، دلهایتان دریائی شادیهایتان یلدائی، پیشاپیش مبارک باد این شب اهورائی
وانیا باستان پور
29 آذر 91 18:04
یلدا مبارک
وانیا باستان پور
29 آذر 91 20:59
یلداتون مبارک
مرجان مامان آران
30 آذر 91 1:20
عزیز دلمممممممممممم چقدر تو خوشگل و بانمکی با این موهای خوشگلتتتتتتتتتت موسیقیدانم میشه ایشالاااااااااااا
مامان ساجده
30 آذر 91 14:27
پاییز ثانیه ثانیه می گذرد، یادت نرود این جا کسی هست که به اندازه تمام برگ های رقصان پاییز برایت آرزوهای خوب دارد. عمرت یلدایی، دلت دریایی، روزگارت بهاری یلدای خوشی را برایتان آرزو می کنم .
مونا مامان امیرسام
2 دی 91 2:17
امیدوارم این هفته رو پرانرژی شروع کنی دووستم
دُخـملـیـــــــــ ـ✿
2 دی 91 4:15
وایی عزیزم.......الهی که خدا صبرش بده
دُخـملـیـــــــــ ـ✿
2 دی 91 4:18
ای جانم بعد8 ساااااااااااااااااااااال الهی فدای اون قدو قیافش حالا کی میخوای جفتشو بیاری
مامان ریحان عسلی
2 دی 91 23:50
آپ پلیزززززززززززززززززززززززززززززززززززز
مونا مامان امیرسام
3 دی 91 1:32
سلاام دوست جوون.خوبید انشاالله؟؟رهام گلم چطوره؟
امیدوارم حداقل تا اخر امسال دیگه سرما نخورید


امیدوارم
خاطره مامان برديا
6 دی 91 9:34
فداي بوسه فرستادنت آقاي موسيقيدان خوردني