عشق مامان و بابا،رهام عشق مامان و بابا،رهام ، تا این لحظه: 13 سال و 9 ماه و 6 روز سن داره
روشا کوچولوی ماروشا کوچولوی ما8 سالگیت مبارک

رهام هستي مامان وبابا

دوتا وروجک

1391/9/11 12:10
1,829 بازدید
اشتراک گذاری

پنج شنبه -جمعه 9-10-آذر 1391

رهام جون آخر هفته قرار بود خاله لیلا(خاله من) با مهدیار جون بیان خونۀ مامان پروین ما هم رفتیم اونجا خوش گذشت شما دو تا وروجکم اولش  باهم دیگه اینجوری بودیدو آخرش این مدلی

عصر جمعه بابا زنگ زد و گفت اسب زدتش زمین و گفت آماده شم بریم بیمارستان رفتیم ،اولش ترسیدم چون خیلی درد داشت ولی بعد از گرفتن عکس خوشبختانه گفتن نشکسته آمپول زدن خیلی بهتر شدmedz.gif.یه کم ویلچر بازی کرد اومدیم خونه خیلی هم زود خوابیدیم .شما پنج شنبه و جمعه  بعدازظهر رو نخوابیدی یعنی جمعاً سه روز شد که بعدازظهرها رو نخوابید.

چهارشنبه بعدازظهر باهم دعوامون شد من باهات مثلاً قهر کردم پشتمو کردم بهت که شاید شما هم بخوابی .اومدی روبروم نشستی گفتی موناجون با من قهری؟ گفتم بله بخاطر اینکه کار بد کردی گفتی پس منم دیگه نمیام پیش شما .منم گفتم پس میری پیش کی؟(منتظر بودم بگی خونۀ یکی از مامانیا)گفتی میرم پیش خدا..هاج و واج موندم بلند شدم سریع بغلت کردم گفتم رهام دیگه این حرف و نزن هیچ وقت خیلی بهم ریختم خیلی نمی تونید فکرشو بکنید، موندم این حرفو از کجا یاد گرفته .....تو یه کتاب خوندم نوشته بود هیچ وقت به بچه ها نگید یکی براشون  مهمه و دیگه پیششون نیست(کخصوصا بچه هایی که والدینشون و از دست میدن) رفته پیش خدا ،از خدا تصویر بدی تو ذهنشون می مونه که چیزایی که براشون عزیزن و ازشون می گیره.

 

اینم عکسایی پنج شنبه بعدازظهر بعد از یه دوش توپ منتظرم شما اجازه بدی لباساتو تنت کنم بریم خونه مامانم

چند تا عکس روز جمعه(10/9/1391) خونۀ مامان پروین و برات میذارم

اینم سه چرخته که به این روز افتاده

 i413141_11.gif (242×58)

گوشی ما دو تا که فقط نوبتی تو شارژ بود( من و خالم)دوستای گلم یه پیشنهاد تو گوشیاتون بازی نریزید چون گوشیتون ظرف یکی دوماه منفجرمیشه.دیگه دلمم نمیاد پاکشون کنم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (27)

فقط خنده
11 آذر 91 12:57
سلام خوبین مرسی که اومدین به وبم آسونه که برین تو وبم لوگو فقط خنده یادتون نره کلیک کنین رو میبینین پایین لوگو کدش رو گزاشتم برین کدشو کپی کنین تو تنظیمات وبلاگتون به همین راحتی


مرسی عزیزم
زهرا مامان قاصدک
11 آذر 91 14:25
مونا جون الهی شکر که برای همسری اتفاق بدی نیفتاده !
رهام جیگرو از طرف من هزارتا ماچ آبدارش کن


مرسی عزیزم .......چشم
مامان آراد(خاطره)
11 آذر 91 14:33
وای مونا جون هنوز واسه رهام پوشک میگیری؟
فکر نمیکنی یه کم دیر کردین؟
قربون اون شیشه خوردنتم برم من..


امتحان کردم ج نداد.خدا نکنه
امیر مهدی و عمی
11 آذر 91 14:58
سلام
خیلی وبلاگ خوبی دارید
خدا نی نی تون هم حفظ کنه
خوشحال میشم به وبلاگ ما هم سری بزنید و از نظراتتون بهرمنمون کنید


سلام ممنون از حضورتون....چشم
پری شب
11 آذر 91 15:19
چه عکسای نازی به به چه رهام خوشگلی هزار ماشاالله دست مامانی درد نکنه


مریم (مامان روشا)
11 آذر 91 16:51
عزیز دلم قربونت بشم که حرفای قلمبه سلمبه میزنی و بعضی وقتا مامانیو میترسونی
مونا خداروشکر که پای همسری چیزیش نشده



بله واقعا خداروشکر
دُخـملـیـــــــــ شـکـلکـــــــــــــــــــ....㋛
11 آذر 91 16:57
سلام جیگول مگولی خاله.......
میگم فک کنم الاغ شوشوتونو انداخت زمین با این شکلک پتیکو پتیکویی گذاشتی جلوش
راستی دروغ نگو این حرفا چیه یاد بچه میدی.عواقب داره هاااااااااااااااااااا........بچه مون عقده ای شد که این جمله رو گفت...
خدا سرت سلامت باشه ناناسم
فـــــــــــــــــــدات

اتفاقا به شوشو گفتم شکلک الاغ گذاشتم.......... گفتم شما الاغ سواری کنی بهتر از اسب سواریه که همش میخوری زمین حداقلش الاغ کوچیکتره و از ارتفاع کمتری زمین میخوری


مونا مامان امیرسام
12 آذر 91 1:01
واای گفتی مونا جون من برای اقا مهندس 4-5 تا بازی سخنگو ریختم دیگه گوشیم به دستم نمیرسه
یعنی من و گوشیم و جوونیهام pcیم جدایی ناپذیر بودیم هاااا.
طوری که الان همه بهم میگن چه جوری از خودت جداشون کردی


وای خدا منم همین طور بودم ولی الان یه موقع هایی گوشیمو بیرونم میرم نمی برم
مونا مامان امیرسام
12 آذر 91 1:02
اای جان سه چرخه بینوا
به نظر رهام جون اینجوری خوشگل تره


قطعا همین طوره خاله جون........
مونا مامان امیرسام
12 آذر 91 1:03
عجـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــیجم الان میام میخورمت .لباسهاات کو.فسقلی.بووووووووووووووووووووس


یه نیم ساعتی مامان مونا دنبالم دوید تا تونست تنم کنه....خخخخخخخخخخخخ
مامان آراد(خاطره)
12 آذر 91 1:29
سلام...امیدوارم که حالتون خوب باشه...
آراد در مسابقه نی نی فشن شرکت کرده...خوشحالمون میکنین اگه به وبلاگی که پایین براتون میزارم برین و برامون که کدمون 007 هستش رای بدین...هر وبلاگ میتونه به دو نفر رای بده...
http://ninimod.niniweblog.com/post20.php


چشم خاطره جون
پری شب
12 آذر 91 9:05
سلام مونا جونم یه وب دیگه ساختم اولین نفری هستی که بهش گفتم گلم


به به مبارک باشه
مامان محمدرهام جون
12 آذر 91 13:16
ماشالله چه نینیهای نازی.چقدرم درامور شیشه خوری وگوشی ترکوندن با هم هماهنگن

بووووووووووووووس برای هردو فرشته


مرسی سمانه جون .اینجا .وقتی بود که صلح و صفا بینشون برقرار بود
مامان ساجده
12 آذر 91 15:21
سلام عزیزم متین تو مسابقه نی نی های فشن شرکت کرده اگر به این ادرس برید و بهش رای بدید ممنون میشم با تشکر
کد عکس 0026
در ضمن ميتونيد به متين دو بار راي بديد
http://ninimod.niniweblog.com/



چشم
مونا مامان امیرسام
13 آذر 91 7:14
دوست خوبم ناراحت نباش.کاری از دستت برنمیاد جز امیدواری و دعا.امیدوارم هرچه زودتر از بلاتکلیفی خلاص شد.حق داری موقعیت سختی داری گلم.بوووس


توکلم فقط به خداست
مونا مامان امیرسام
13 آذر 91 7:15
__ (¯`·.·'¯) _______
___ `·.,(¯`·.·'¯) _____
_______ `·.,(¯`·.·'¯) __
___________`·.,.·´ ___

سلاام دوستم.امیرسام تو مسابقه نی نی فشن شرکت کرده.ممنون میشم به این لینک بری و بهش رای بدید.کد 24.
http://ninimod.niniweblog.com/post20.php
بووووووووووس


صددرصد
مامان شايان
13 آذر 91 9:08
خدا رو شكر كه برا همسرت اتفاقي نيفتاد. يه دفه با خوندن پستت ياد زماني افتادم كه هفت ماهه بودم كه وقتي داشتن اسبشون رو نعل مي كردن اسب با شدت دستشو مي كوبونه روي انگشت شصت پاي باباي شايان. يك ماه تمام بستري بود تا انگشتش انگشت شد. بازهم خدا رو شكر كه اتفاقي نيفتاده.
فداي رهام شيطون و بامزه


وااااااای پس خدا خیلی بهش رحم کرده
مونا مامان امیرسام
13 آذر 91 9:26
دوستم تا 9/5 بیدار موندم و منتظر اما نیومدید.من رفتم بخوابم.بووووس


واااااااااااااای ببخشید معذرت میخوام منتظرت گذاشتم
مامان مانی
13 آذر 91 9:44
عزیزم سرما می خوریا ...... قربونت برم اینقدر نازی ..... تندرست باشی گلم ....


مرسی ملیحه جون
♥ مامي ملودي جون ♥
13 آذر 91 9:53
خدا رو شكر كه چيزيشون نشده


واقعا آره فکرشو بکن اگه چیزیش میشد تو زمستونیه خونه نشین میشدیم
♥ مامي ملودي جون ♥
13 آذر 91 9:54
منم اشكم در اومد


خدا نکنه عزیزم
♥ مامي ملودي جون ♥
13 آذر 91 9:55
اي جان چه بامزه شيشه ميخورن
مامان زهرا دختر دوست داشتنی
13 آذر 91 11:25
رهام جون
عافیت خاله
زود لباس بپوش یخ نکنی ها

عکس ها هم قشنگ بود
موناجون شما هم با رهام جون قهر نکن


چشم سعی می کنم ولی قول نمیدم
مرجان مامان آران
13 آذر 91 17:16
عزیزمممممممم چقدر نازی ماشالاااااااااااااا
خوشحال میشم همدیگرو لینک کنیم


مرسی عزیزم ..با کمال میل
مامان سانلی
14 آذر 91 0:09
خدا نکنه عشقم بری پیش خدا تو عسل منی........
عاشق لختتم....عاشق موهاتم.......عاشق خودتم.....عاشق همه چیتم...

مونا حون پای اقای همسر بهتره ایشاا....
امیدوارم همیشه خوب باشید و خوشحال


مرسی عزیزم.بله خدارو شکر بهتره
مونا مامان امیرسام
14 آذر 91 2:00
دوستم................
امروز نبودید؟؟/
من تو روز با موبایل وصل میشم.فقط میبینم شما اومدید یا نه
چرا نبودید؟
بووس


سلام مونای عزیزم کار تایپی داشتم وقت نکردم بیام ببخشید...می دونستی خیلی ماهی
مامان ریحان عسلی
14 آذر 91 13:35
سلام
ایشالا که حال همسری خوب باشه
نمیدونم این بچه ها این حرفا رو از کجا یاد میگیرن ریحانه هم یه وقتایی یه چیزایی میگه که ما میمونیم از کجا یاد گرفته حتما که از خودمونه لابد بچه ها همه چیرو حتی حرفای یواشکی مارو میشنون
من عاشقتم خیلی مونا مخصوصا که گیر میزنی سر رهام وقتیم ست میزنی بیشتر
چقدر لباس بنفشش خوشگله کلا تیپت دخترونه ست ای جونم


قطعاً همین طوره...................مرسی از لطفت