رهام شیرین زبون من
1/8/91
امروز عمه جون(عمه بابایی) از تهران اومده بود خونه پدر جون اینا ما هم رفتیم اونجا به عمه جون گفته بودم برات شورت آموزشی خریده بود خودم اینجا خریدم ولی یه بار مصرفه و به صرفه نیست اینی که عمه جون آورده قابل شستشوبود امیدوارم بتونم یواش یواش دیگه مامی برات نبندم.
تو حیاط پدرجون اینا درخت انگور هست و پر زنبور خودت داشتی تنهایی میرفتی تو حیاط به خودت می گفتی رهام جون حواست باشه زنبور نیشت نزنه.
میخوایم بریم بیرون
مونا: رهام جون کلاه سرت بزار بارون میاد
رهام جون:نه به جون رهام هوا سرد نیست به جون رهام.
صبح میخوام بیام سرکار
رهام جون:مونایی بریم از اونا بزنیم(آرایش کردن) برا منم رژ بزن خوشگل بشم.
رهام جو ن درحال صحبت کردن با تلفن
الو سلام خاله فایزه الو الووووووووووووو بی مزه چرا جواب نمیدی.
الو خاله پریوش بی مزه چرا قطع میکنی.
این بی مزه و بامزه افتاده تو دهنت به هر چیزی یا میگی بی مزه یا میگی بامزه
بابایی داره تو دستشویی سیمان سفید می ریخت پشتش خورد دستمال کلنکس افتاد زمین خیس شد
رهام جون:بابایی اشکالی نداره حواست نبود.
من و رهام با هم دعوامون شد
مونا:من میرم خونۀ حاجی جون
رهام جون:مونا جون با من قهری نرو نروشما جیگری شما ناناسی شما نباتی.
منم رودروایسی می مونم
امروز تولد آدرین جون از همین جا به مامان گیتا و بابا اردوان سالروز زمینی شدن فرشته کوچولوشونو تبریک میگم
عاشق این نگاهتم
عکسا این پایینه
عکس خریدامون از سنندج
این یکی یه کم بزرگه ولی چون خیلی ازش خوشم اومد برات خریدمش
دیروز از سرکار برمی گشتم خونه این دمپایی ها رو واست خریدم چون عاشق ماشینی گفتم خوشت میاد دلم میخواد هر وقت از سرکار میام خونه برات یه چیزی خریده باشم شده یه شکلات کوچولو
اینم عکس شورت آموزشی سمت راستی رو خودم خریدم چپی رو گفتم عمه جون زحمت خریدشو کشید.(دوستان شما از این شورتا استفاده کردید،تو خواب تنشون کنیم پس نمیده؟)
این عکسا هم داغ داغِ امروز صبح موقع رفتن خونۀ پدر جون دم خونه ازت گرفتم
اینم یه ابر خیلی خوشگل تو عکس مشخص نیست ولی خیلی خوشگل بود.