ملاقات با دختر بندری جیگر
سلام عزیزمامان
19/07/1391
رهام جونم امروز عصر با نسیم جون مامان ملودی دوست خوبم که ساکن بوشهرهستن قرار ملاقات داشتیم نسیم جون قابل ندونستن تشریف نیاوردن منزل ما، منو شما رفتیم خونه مادر بزرگ نسیم جون خیلی خوب بود از نزدیک ملودی رو دیدیم خوش گذشت.یه هدیه هم برا ملودی جون خریدیم،نسیم جونم زحمت افتاده بودن واسه شما کادو خریده بودن ،دستشون درد نکنه به مامان پوری حسابی زحمت دادیم خلاصه اینکه روز خوبی بود.عصر موقع برگشتن بابایی و مامان زهرا اومدن دنبالمون مامان زهرا اومده بود باهمدیگه بریم واست کادوی روز کودک بخره رفتیم از نمایندگی تاپ لاین واست یه لباس راحتی خریدیم دستشون درد نکنه.
شیرین زبونیای فندق من
این روزا تا بهت میگیم رهام جون میگی جااااااااانم.
کلمۀ واقعاً ویاد گرفتی ، پریشب دنبال دیشون دیشونت (تفنگت)می گشتی اومدی گفتی واقعاً پیداش نمیکنم.موقع خوابم می گفتی واقعاً خوابم نمیاد.
می برمت دستشویی بشورمت میگی آخه چرا منو اذیتم می کنی چرا منو خفم می کنی منم هنگ می کنم ا ین حرفا رو از کجا یاد گرفتی.
فک می کنم هم ، جزء حرفای جدیدته،مونا جون فک کنم دستم کثیف شده.
وقتی دوست داری کنارت باشم و من کار دارم میگم اجازه بده برم میگی نرو خواهش می کنم.تنها می مونم(قیافتم کلی مظلوم می کنی )بعد که می بینی جواب نداد میگی جیغ میزنماااااااااااااااا اینجوری دوتا جیغ بنفش که واقعاً از ته دل جیغ می زنی و من مجبور میشم بی خیال کارام بشم.
دیشبم غذا می خوردیم بهت یه دونه زیتون دادم (کوچیکتر که بودی دوست داشتی ولی الان نه) گفتی به جان رهام بدمزست من و بابایی هم غش غش به حرف شما خندیدیم.
سی دی عمو پورنگ و نگاه می کنی میگی مونا جون ببین ماشاله امیر محمد و
پریشب با خاله پریوش رفتی حموم دیروز عصر من میخواستم دوش بگیرم گفتم شما بشین سی دی نگاه کن تا من بیام یه دفعه دیدم در حموم باز کردی اومدی تو گفتی منم میخوام دوش بگیرم اومدی کلی باهم آب بازی کردیم.
بابا هم شده تکیه کلامت هر چی میگیم میگی بابا من اینجام بابا بریم بیرون بابا عمو پورنگ و بزار اینم از تکیه کلام جدیدت
الهی دورت بگردم شیرین زبون من
عکسا رو هم ببینید لطفاً
آقا رهام من در حال سبزی خورد کردن و کمک به مامان پروین جونش
گل پسری در حال تماشای سی دی عمو پورنگ دیگه کلشو حفظ شدیم هممون
اینم عکسای دیدار رهام جون و ملودی خانوم قند عسل (دختر بندری ما)
اینم هدیه ما به ملودی جون
آقا رهام عاشق صندلی ملودی شده بود هی بلند میشد و میشست تا صدا بده
اینم هدیه نسیم جون به رهام جون(مرسی نسیم جون)
نمایندگی تاپ لاین
اینم هدیۀ مامان زهرا به شما
آقا رهام خسته شدیم از بس سی دی عمو پورنگ و گوش کردیم گفتم اینطوری بهتر تره
دارو ندارمی رهامم