عشق مامان و بابا،رهام عشق مامان و بابا،رهام ، تا این لحظه: 13 سال و 9 ماه و 6 روز سن داره
روشا کوچولوی ماروشا کوچولوی ما8 سالگیت مبارک

رهام هستي مامان وبابا

اولین شب جدایی7/7/1391

1391/7/8 12:32
1,268 بازدید
اشتراک گذاری

رهام عزیزم خدا رو شکر دیگه از بینیت خون نیومده امیدوارم دیگه هیچ وقت اون صحنه رو نبینم الهی آمین.

پنج شنبه شب رفتیم خونه پدر جون اینا شام اونجا بودیم بعد ازشام شما رو گذاشتم پیش مادر جون (مامان زهرا)با عمو حسام و بابایی رفتیم خونمون وسایل اتاق شما رو جابه جا کنیم.به نظر خودم خیلی اتاقت بهتر شد .دیروز که جمعه بود شما و بابایی همراه عمو حسام رفتید اسب سواری منم موندم خونه تموم وسایل شما وسط اتاق بود خیلی سخت بود تموم کشوهاتو کمدتو ویترینت و خالی کردم و دوباره چیدمو گردگیری کردم niniweblog.comاز صبح تا ساعت 2وقتمو گرفت ولی ارزششو داشت اتاقت مرتب شد.برگشتی گفتم چشاتو ببند بردمت اتاقت چشاتو باز کردی گفتی وااااااااااااای خدای من قربون اون حرف زدنت که اینقد شیرین زبونی .

دیشب7/7/91بر اولین بار تنها گذاشتمت تو تختت و کنارت نبودم البته من و بابایی هم اومدیم و مهمون اتاق شما بودیم .اولش خوشت اومد ولی بعدش گفتی میخوام بغل مونا جون بخوابمniniweblog.comاومدی پیشم خوابت که برد گذاشتمت تو تختت چقد سخته اصلاً خوابم نمی برد همیشه دستت و دور بازوم حلقه می کنی و اینم برا من شده عادت بلاخره نزدیک 2بودخوابم برد.ساعت 5بیدار شدی و شیر خواستی شیرت که تموم شد گفتی مونا جون منو بغلم کنniniweblog.comمنم از خدا خواسته بغلت کردم و با هم تا صبح خوابیدیمniniweblog.com.رهام جون چقد خوبه که هستی.

مرسی از حضورت تو زندگیمون

عکس ادامه مطلب

اسب سواری جیگر من با رعد خوشگل عمو حسام

اینم یه چند تا عکس از مدل جدید اتاقت

اینم عکس اولین شبی که دست تو دست هم نخوابیدیم7/7/ 1391روز تولد امام رضا بود گفتم خودامام رضا کمکم کنه و بتونم عادت بدم جدا بخوابی عزیزدلم خیلی وابستت شدم شدی تموم زندگیم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (36)

مامان آراد(خاطره)
8 مهر 91 13:22
قربون اسب سواریت برم خاله...
ای جونم که تنها خوابیدی..آخ خاله جون دیگه بزرگ شدی ..
فقط مونا جون سختت شده..به هر حال باید یه روزی این کارو میکردی..چون اصلا خوب نیس بچه ها با بزرگترا بخوابن بالاخره دیگه..


مرسی خاطره جون ولی خیلی سخته
مریم
8 مهر 91 14:28
ای جااااااااااااااااان با اون اسب سواریت.... اتاقت خیلی خوشگله رهان جونم... بوس بوس


مرسی عزیزم
lمامان زهرا دختر دوست داشتنی
8 مهر 91 18:37
مبارک مبارک
رهام جون دیگه برای خودش مردی شده و تنها می خوابه

مونا جون احساست رادرک میکنم و لی بهتر از حالا به بعد بذاری برای خودش جدا بخوابه

دستت هم درد نکنه اتاقش تمیز و زیبا شده است

اسب سوار و قهرمان اسب سواری آینده را ببوس


مرسی مرضیه جون امیدوارم بتونم ادامه بدم و جداش کنم..........مرسی عزیزم
مریم(مامان روشا)
8 مهر 91 21:56
قربونت بشم با اون خوابیدن خوشگلت
وای مونایی! منم میخوام روشارو جدا کنم ولی نمیتونم مخصوصا که روشا وابسته تر شده و تا صبح روی دستم میخوابه چندبار بیدار میشه یا آب میخواد یا جیش داره و اگه ببنه تنها خوابیده میخواد بیاد پیش ما
نمیدونم چیکار کنم نه خودم میتونم بی روشا بخوابم نه اون میتونه!!!


برا منم خیلی خیلی سختهولی فعلا در حد امتحان کردنه تا ببینیم چطور پیش میره
مامان شايان
9 مهر 91 8:22
سلام
خسته نباشي مونا خانم چه با سليقه اتاقشو چيدي. خيلي خوبه كه از الان عادت كنه جدا بخوابه شايد اولش هم برا خودتون و هم برا رهامي سخت باشه اما كم كم عادت مي كنين. فدات




ان شاله امیدوارم ولی خیلی سخته فهیمه جون
پری شب
9 مهر 91 8:30
دکور جدید مبارک عزیزم دست مونا جون درد نکنه خیلی زحمت می کشه برات بزرگ شدی جبران کن گلم


لطف داری پری جون<


مامان محمدرهام جون
9 مهر 91 11:10
سلام عزیزم
خداروشکر که رهام جون خوب شده.برای دعای قشنگت:آمیــــــــــــــــــــــــــــــن

قربون پسر اسب سوارم برم.

خسته نباشی مونا جون.اتاقش خیلی خوشگله.رهام جونم استقلالت مبارککککککککککککککککک


مرسی سمانه مهربونم
مامي نسيم( مامان ملودي )
9 مهر 91 11:45
كار خوبي كردي . حالا بر عكس چون من هميشه ملودي و جدا خوابوندم وقتي پيشم باشه اصلا خوابم نميبره پس كه وروجك ها توي خواب وول ميخورن اين اسبه بايد خيلي خوشحال باشه كه رهام جون سوارش شده ها


چه کار خوبی کردی نسیم جون.........به احتمال خیلی زیاد
مامي نسيم( مامان ملودي )
9 مهر 91 11:46
ْآروم بخواب فرشته كوچولو من ديگه تايپ نكنم هيسسسسسسسسس رهام جون خوابه مامانش آروم بخون


چشم نسیم جون چشم
مامان سانلی
9 مهر 91 12:27
اولین شب جداییت مبارک باشه گلم.مونا جون یه گازش بگیر از طرف من اینقدر خوشگل خوابیده.


عکسها باز نشد متاسفانه


چشم .ولی آروم گازش میگیرم........می دونستم باز نمیشه
مامان مانی
9 مهر 91 13:27
مامانی خسته نباشید ...... چه اتاق خوشگلی ..... شاد باشید ...... و
چه اسب نازی ........:
مرسی عزیزمX[hr
مریم(مامان روشا)
10 مهر 91 16:50
مونا جون دستگاه بخور سرد خیلی به این مشکلت کمک میکنه و باعث میشه خشکی بینی رهام کمتر بشه اگه نداری حتما تهیه کن


سلام چه خوب می خرم مرسی مریم جون
maman e maneli
10 مهر 91 20:46
aziiiiizam che ghashang khabide koliiiiiiiiiiii


مرسی نیکو جون
مونا مامان امیرسام
10 مهر 91 22:05
به به چه اتاااق خوشگلی.چه مامان با سلیقه ای


مرسی نظر لطفته عزیزم
مونا مامان امیرسام
10 مهر 91 22:06
قربووونت برم که ااخر هفته هاا میری اسب سوااری


خدا نتنه حاله مونا جووووووووووووونم
مونا مامان امیرسام
10 مهر 91 22:06
امیدوارم سالهاای سال در کنار هم خوش و سلامت بااشید دوستـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم.بوس بوس


ممنون مونا جون
مامانی درسا
11 مهر 91 1:45
سلام مامان مونای گل و البته رهامی عزیزم ..... خوشحالم دوباره روی ماه این قند عسلو میبینم ..... دوباره سرفرصت میام و متنای نخونده رو میخونم .... این قند عسلو ببوس


مرسی مژگان جون
مامان محمدرهام جون
11 مهر 91 10:23
سلام مونا جونم خوبید؟؟؟؟؟

پروسه جداییتون به کجارسید؟؟؟؟؟؟؟

ان شالله توی همه مراحل زندگی ومادر وپسری پیروز وموفق باشید


سلام عزیزم خوبیم.........فعلا همون طوری سر شب با هم وسط شب جدا از هم بعد از نماز صبح کنار هم.هههههههههههههه
مامان ریحان عسلی
11 مهر 91 11:14
سلام
بالاخره موافق شدم بزن دست قشنگرو
آخی چه شب سختی من که فک نکنم ریحانه رو تا قبل از 4_5 سالگیش بتونم جدا از خودم بخوابونم از بس بهش وابسته ام
دکوراسیون جدید مبارک خسته نباشی مونا جون


خیلی سخت بود خیلی..........مرسی عزیزم
زهرا از نی نی وبلاگ213
11 مهر 91 12:02
سلام اسب سواری خوش بگذره رهام جون
آفرین که جدا خوابیدی عزیزممممممممم
باریکلا به مامانی
من محمدپارسا رو از الان جدا میخوابونم اونور اتاق خودمون تو گهواره ش
محمدحسین هم که کلا تو اتاق خودشه


خیلی کار خوبی می کنی زهرا جون
نایسل
11 مهر 91 13:13
فداش بشم جدا خوابیده خسته نباشی عزیزمممم با کارا


مرسی الناز جون
نایسل
11 مهر 91 13:14
رکارش میکنم نمیره میترسه بره دکتر
نایسل
11 مهر 91 13:14
فدای وای خدای من گفتنش برم
نایسل
11 مهر 91 13:14
مریم(مامان روشا)
11 مهر 91 16:50
مونا جون بخور سرد نمیخواد جلوی صورتش باشه همین که تو فضای خونه باشه کافیه
تجهیزات پزشکیا دارن داروخونه هم داره ولی تجهیزت پزشکی تنوع بیشتری ازشون دارن بیشترین لیتر آبشو بگیر که نخوای زود به زود آب کنی خیلی چیز خوبیه حتما بخر

مرسی از توضیحت چشم

زهره مامان هلیا
12 مهر 91 13:01
مامانی کار خوبی کردی ایشالله تو اتاق خودش خوابای خوب ببینه


مرسی عزیزم
نایسل
12 مهر 91 13:44
رفتیم دکتر گلممم گفت چربی هستش


خب خدارو شکر چیز خاصی نیست
نایسل
12 مهر 91 13:44
کلی پسرتو بببوسس


چشم همیشه همین کارو می کنم
مریم(مامان روشا)
13 مهر 91 0:20
مونا جوون سلام آپم


الان میام عزیزم
نایسل
13 مهر 91 18:59
مرسی عزیز دلم ایشالا
نایسل
13 مهر 91 18:59
آره خیلی خیلی گرون
نایسل
13 مهر 91 19:00
میگن چشم میشی
نایسل
13 مهر 91 19:00
آره خداروشکر چربی بود
نایسل
13 مهر 91 19:00
مرسی گلم خوشبخت بشن ایشالا
مامان زهرا دختر دوست داشتنی
14 مهر 91 13:54
دوست خوبم سلام
اول از همه می خواستم از همراهی شما در بازنویسی وبلاگ دخترم تشکر کنم ( از صمیم قلبم )
دوم یک خبر اینکه تا بروز شدن پست های دخترم دیگه چیزی نمونده شاید 4 تا 5 پست دیگه ( زودتر از اونکه فکرش را می کردم تونستم وبلاگ را بازنویسی کنم )
پس لطف کنید و این چند تا پست بازنویسی شده را هم بازدید کنید و شما هم در مرور خاطرات با من شریک باشید
دوستتون دارم یک عالمه



خواهش می کنم عزیزم.چشم میام گلم
فاطمه
16 مهر 91 15:57
سلام عزیزم آفرین به این گل پسرت با این ژستایی که میگیره الهی خدا برات هزاران سال نگهش داره

می خواستم ازت بپرسم اگر دختر دار بشی بعدا اسم دخترت رو که با رهام ست بشه چی میذاشتی؟

ممنون میشم اگر زود جوابمو بدی

دوستدارت فاطمه

سلام فاطمه جون ممنون به ما سر زدی .احتمالا رها