27ماهگی شیرین زبونم
خوشگل مامان 27ماهه شدی الهی فدات شم که دیگه واسه خودت مرد شدی.یه کادوی کوچولو هم طبق عادت واست خریدم
عزیز مامان این روزا چیزایی که تو رو خیلی خوشحال می کنه نگاه کردن سی دی عمو پورنگ فک کنم از من و بابایی هم بیشتر دوسش داری و مدام میگی می خوام برم پیش عمو پورنگ .خونه مامانم که باشیم میگی میخوام با کامپیوتیور خاله جون ننا کنم اینقد میشینی ونگاه می کنی که همون جا خوابت می بره
وقتی میخوری زمین یا چیزیت میشه من تکیه کلامم اینه وای مامانت بمیره حالا شما هم عادت شده برات تا میخوری زمین سریع میگی وای مامانت بمیره.
تو برنامه عمو پورنگ یه سری بچه ها دارن با قابلمه و ماهی تابه و جارو اینطور چیزا بازی می کنن اینقد گفتی ازاونا میخوام رفتم کلی گشتم فلزیشو پیدا نکردم مجبور شدم فعلا پلاستیکیشو واست بخرم خیلی دوسشون داری همش میگی میخوام برات غذا درست کنم با جاروشم موهامو شونه میزنی پسر با محبت من(هر کی اسباب بازیهاتو می بینه میگه اینا که دخترونست خب دیگه چه کنیم ما مطیع شازدمون هستیم)این روزا برا مسواک زدن تقریبا همکاری میکنی
چهارشنبه12/7/91
مرخصی گرفتم موندم خونه خاله لیلا مامان مهدیار اومد با همدیگه مربای کدو درست کنیم وای چقد زحمت داشت دونه دونه باید قالب میزدیم شما دو تا وروجکم که حسابی ترکوندید.از 10صبح تا 11شب طول کشید ولی خستگیمون دراومد خیلی خوشمزه شد براولین بار عالی بود.شما هم همش دوست داشتی واسه مهدیار با ظرفات غذا درست کنی و ببوسیش که مهدیار بدجنس نمی زاشت.
13/7/91
یازدهمین سالگرد عمو احسان بود رفتیم باغ بهشت سر مزارش روحش شاداز زندگی خیری ندید تو سن 20سالگی فوت شد.
14/7/91
دومین سالگردامیر بهترین دوست خونوادگیمون بود .طفلی رفت و سه قلوهاش موندن خیلی دلم واسشون می سوزه .رفتیم سر مزارش از اونجا هم رفتیم نعل اشکنه بهاره جون نهار همه رو دعوت کرده بود. شما هم با آریا-ارسطو آندیا-هانا-کیان حسابی ترکوندی و بازی کردی.
بچه ها به پنج دلیل دوست داشتنی اند: 1_گریه می کنند چون گریه کلید بهشته. 2_قهرکه می کنند زود آشتی می کنند چون کینه ندارند. 3_چیزی که می سازند زود خراب می کنند چون به دنیا دلبستگی ندارند. 4_با خاک بازی می کنند چون تکبر ندارند. 5_خوراکی که دارند زود می خورند و برای فردا نگه نمی دارند چون آرزوهای دراز ندارن
پ.ن١:دوستای گلم شما از الینا جون و مامان زینب خبری ندارید من خیلی نگرانشونم خیلی وقته نیستن قرار بود یک ماه نباشن ولی الان تقریباً از اواخر خرداد نیستن زود به زود آپ می کرد اگه خبری داری بهم بگید ممنون میشم
پست تکمیل شد
کادوهای 27ماهگی رهام جونم (تموم ماشین و موتورتو با پودر بچه یکی کردی)
اینم یه بادی از طرف حاجی جون
شیطنتای شما دوتا وروجک روز مربا پزون
اینم عکس مربا به درخواست دوستان(البته تو عکس رنگ مربا بد افتاده)
اینم عکس ظرف غذاهای آقا رهام که این روزا فقط با اینا بازی می کنه دوستان شما فلزی این اسباب بازیهارو دید می خوام ببینم هست براش بخرم؟
گل پسر من در حال تماشای برنامه عمو پورنگ خوابش برده