عشق مامان و بابا،رهام عشق مامان و بابا،رهام ، تا این لحظه: 13 سال و 9 ماه و 5 روز سن داره
روشا کوچولوی ماروشا کوچولوی ما، تا این لحظه: 7 سال و 11 ماه و 30 روز سن داره

رهام هستي مامان وبابا

اسب سواری رهام جون

1391/6/29 9:02
2,397 بازدید
اشتراک گذاری

 

 

 شکلکهای جالب و متنوع آروین

سلام عشق من

جمعه24/06/1391با هم رفتیم استبل اسب سواری پیش اسب عمو حسام و عاطی جون(دختر عموی بابایی)این چند وقت اینقد رفتی اونجا که همه می شناختنت هر کی رو میدیدی یه دست براش تکون میدادی Hello.دوست نداشتی سوار اسب شی فقط می خواستی نازشون کنی منم همش نگران این بودم که خدای نکرده مریض نشی بلاخره هر چی که بگی حیونن و زیاد استبل جای تمیزی نیست.ولی خیلی خوش گذشت عاطی جونم بود ولی طفلی رو خزر(اسبش) گازش گرفته بود پهلوش درد می کرد نتونست سوار شه گفت امروز خزر و تنبیه کردم بیرون نمیارمش خیلی اصرار کرد که بیاره من سوار شم که من قبول نکردم من کلاً از حیونا می ترسم.رعد عمو حسامم خیلی چموش بود من که ازش می ترسم.یه چند تا از عکسای اون روز و برات میزارم.

عشق من این روزا اصلاً اجازه نمیدی من گوشی خونه رو جواب بدم هر کی زنگ می زنه اول باید با شما صحبت کنه بعدشم میگی  قبونت خدافظ گوشی گوشی گوشی و میدی به من می میرم برا این شیرین زبونیات نمکدون من.

دیروز رفتم بلاخره برا اولین بار تو شهر خودمون برات پمپرز گیر آوردم ولی چرا اینقد گرون واقعاً دیگه گرونی داره بیداد می کنه شیری که برات می گرفتم 1100شده 1900در عرض دو ماه......بستنی که برات می گرفتم 500شده 800.......پمپرزتم آخرین بار برات گرفتم 30000تومن دیروز خریدم410000تومن ......فدای یه تارموت عزیزدلم ایناررو هم برات می نویسم که بزرگ شدنی بخونی و بدونی که من و بابایی با وجود تموم مشکلاتی که داریم برا شما در حد توانمون کم نمی زاریم تو تموم زندگی ما هستی .

 عکسها

.

.

.

.

در ادامه مطلب

تو این عکس بابا می خواد سوار اسبت کنه که شما راضی نشدی بهتر خخخخخ

منم عاشق این دوتا اسب شدم دمش و ببینید انگاری که مش کرده خیلی جیگر بود

 

رهام جون دفترچه بیمه تو عکس دار کردیم مبارکت باشه عکسای آتلیه هم آماده شده امروز میریم میگیریمشون

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (19)

مامي نسيم( مامان ملودي )
28 شهریور 91 12:08
الهي من فداي اون حرف زدنت نميدونم چرا هر كلمه اي كه مامانيت مينويسه از بونت يه لحجه همدوني هم مياد توي ذهنم . فكر كن رهام با لحجه چقده ناز حرف ميزنه


سعی می کنم زیاد با لهجه حرف نزنه ولی خب بلاخره یه موقع هایی در میره
مامي نسيم( مامان ملودي )
28 شهریور 91 12:09
به به چه اسب هاي نازي . مونا جون برعكس من عاشق انواع جك و جونورم . فقط از خزندگان بدم مياد . چندش هستن خيلي


من بدم نمیاد می ترسم جرات ندارم بهشون دست بزنم فقط یه بار سوار اسب شدم اونم دوران نامزدیمون
مامي نسيم( مامان ملودي )
28 شهریور 91 12:10
عكس دفترچه ات منو كشته خوش خنده


هه هه هه
مامي نسيم( مامان ملودي )
28 شهریور 91 12:10
پس منتظر پست بعدي هستيم كه عكساي آتليه رو بزاري مونا جونش


چشم
نایسل
28 شهریور 91 13:27
من عاشق حیووناممم خیلی دوسشون دارم الا خزنده ها متیمیرممم از ترس....

اگه علیرضا میزاشت یه سگ گربه برای خودم میخریدم ننگه میداشتم....
راستی گلمم سایتش باز میشه شاید فیلتر شکن میخواد یا وی پی ان
www.aaamusic.tv
میتونی تو شبکه اش هم ببینی روزی 4 بار میزاره


وای نه تو خونه نگه داری ؟.............مرسی عزیزم..........
نایسل
28 شهریور 91 13:27
اخی منتظرم عکسای اتلیش رو هر چی زودتر ببینم


چشم الناز جون
مریم(مامان روشا)
28 شهریور 91 14:49
نازی چه اسبای خوشگلی...من عاشق اسبم ولی از حیوونا خیلی میترسم
راست میگی منم روشارو پمپرز میکردم خداروشکر از ما که گذشت ولی بمیرم برای اونایی که تازه نی نی دار شدن

پس مثل همیم..........خوش به حالت مریم جون.........واقعا خدا به دادشون برسه

مامان محمدرهام جون
28 شهریور 91 17:34
سلام
ماشالله به این گل پس شجاع وسوارکار

عکس دفترچه ات مبارک خوشگل خوش فیگور خالههههههههههههه


میسی حاله جون مهممونم
مامان محمدرهام جون
28 شهریور 91 17:35
آخخخخخجججججججججججججججججججووووووون عکس آتلیه درراهه.
مامان محمدرهام جون
28 شهریور 91 17:39
چه اسبهای خوشگلی مامانی برو سوارکاری ترس رو بذار کنار.برو حالشو ببر


سعی می کنم ولی قول نمیدم
مامان سانلی
28 شهریور 91 17:53
قربون خودت و دفترچه ات با هم


حودا نتنه حاله سمیه
مامان آراد(خاطره)
29 شهریور 91 1:45
ای جانم..قربون اون حرف زدنات ...
اسبا خیلی حیوونای قشنگین...ولی منم میترسم...
خاله جون عکسای آتلیه تو زودی بزار ببینیم...دلم داره غش میره..


بله چشم
مامان ریحان عسلی
29 شهریور 91 8:16
سلامممممممم
به به همیشه به تفریح اونم اسب سواری من تا حالا نرفتم ولی فک کنم خیلی حال میده
یکی از حیوون های مورد علاقه ی من اسب ِ عکس دفترچه تم خیلی خوردنیه


ایشاله قسمت شه باهم بریم.....میسی خاله مهممونم
مامان زهرا دختر دوست داشتنی
29 شهریور 91 12:49
خانمی سلام

من عاشق اسب سواری هستم
باید بذاری پسرت هم یاد بگیره هنر مردونه است همه باید یاد بگیرند

عکس ها هم مثل همیشه جالب بود

ضمنا اگر نگران کثیفی اسطبل یا اسب هستی یکدست لباس سرهم براش تهیه کن بهتر از جنس پلاستیکی مثل بارونی باشه و روی لباسش بپوشون و بعد که بازی و اسب سواری تموم شد فقط باید اونو تمیز کنی

خیلی راحت


مرسی بابت راهنمائیت عزیزم چشم
پری شب
29 شهریور 91 15:43
عزیزم دفترچه بیمه مبارک امیدوارم هیچ وقت ازش استفاده نکنی همیشه قوی و سالم باش کنار مامانی وبابائی الهی امین


مرسی پری جون
پری شب
29 شهریور 91 15:44
قوربون پسر گل برم با اون لباس قشنگش
مونا مامان امیرسام
30 شهریور 91 3:23
سلام مامانی .من چند روز نبودم اینجا چه خبره


سلام عزیزم خوش اومدی
مامان شايان
1 مهر 91 8:17
سلام
باباي شايان هم سه تا اسب مشكي خوشكل داره يزد اومدين خبر بدين آدرس بدم تشريف بيارين. شايان هم از الان مثل باباش برعكس من عاشق اسبه. ولي هنوز سوار نشده ميگه ميترسم. فداي رهام جوني. هزار تا بوووووووس. دفترچه عكسدار هم مبارك باشه.


چشم حتما..........مرسی خاله جونم
مامان آريا
3 مهر 91 10:42
الهي خاله قربونت برم با اين حرف زدناي شيرينت دلم مي خواد حسابي مي چلوندمت
آخه من عاشق اين سوار كار كوچولويم


سلام عزیزم دلمون واستون تنگ شده حسابی