عشق مامان و بابا،رهام عشق مامان و بابا،رهام ، تا این لحظه: 13 سال و 9 ماه و 6 روز سن داره
روشا کوچولوی ماروشا کوچولوی ما8 سالگیت مبارک

رهام هستي مامان وبابا

خرابكاري مامان مونا--------❤

1391/4/21 12:19
1,803 بازدید
اشتراک گذاری

 شکلکهای جالب
آروین

سلام به همگي

رهام جون از ديروز به خاطر گلاي نازنين شکلکهای جالب آروینتو تراسمون ناراحتم من باعث شدم تموم برگاشون بسوزن بعد از دو ماه مراقبت كه با مامانم اونا رو كاشته بودم كلي بزرگ شده بودن و تازه دو روز بود غنچه داده بودن از همكارم كه تو كار كشاورزين خواستم برام يه كم سم بياره اون بنده خدا هم برام آورد پارسال هم همين طور برام سم آورد زدم مشكلي پيش نيومد ولي پريروز كه سم و زدم به گلاي نازنينم نيم ساعت بعد رفتم ديدم يه كم پژمرده شدن يه كم نگران شدم ولي گفتم حتماً تا عصر سرحال ميشن ولي رفته رفته بدتر شدن خودمو سرزنش كردم به خاطر اين كارم پنچره آشپزخونم رو به تراسه خونست و موقع ظرف شستن اين گلاي بيچاره همش جلو چشمن ديشب اينقد ناراحت بودم پرده آشپزخونه رو كشيدم كه نبينمشون خيلي اشتباه كردمniniweblog.com

 ببينيد گلاي بيچارۀ من چي شدن

شکلکهای جالب آروین

حالا بريم سراغ شيرين زبونياي ضربان قلبمniniweblog.com

 

رهام جوني آخر هفته يه كم حالت خوب نبود(يه كوچولو بيرون روي داشتي و من نگرانت بودم) و من مجبور شدم ببرمت پيش دكترت تو مطب كلي روت كار كردم تا رفتيم پيش دكتر سلام بدي و بگي خسته نباشي يه دو ساعتي تو مطب بوديم و كل سوئيچ ماشيناي آقايون اونجا رو تصاحب كردي خلاصه رفتم تو مطب بغلم نشستي و محكم بهم چسبيدي و تا دكتر بهت دست زد آقا از اون جيغ بنفشا ................از اون دست و پاها مي زدي كه هيچ كس نمي تونه نگهت داره طوري كه آقاي دكتر دستاشو گرفته بود جلو صورتش با گفشت نزدني تو صورتش ببخشيد آقاي دكتر نمي دونم چرا اين كاروكردي براخودمم جاي سئوال بود دكتر كلي بهت خنديد گفت مگه آقاي رجبي و نبينم(از همكارا و دوستاي قديم  پدرجون(پدر بابايي)تو بيمارستان بوده) خلاصه 5دقيقه هم تو مطب نبودم هر كي مي رفت 20دقيقه تو بود ولي جنابعالي اينقد ترسيده بودي كه اصلاً من نفهميدم چطور رفتيم  و برگشتيم كلي سئوال نوشته بودم بپرسم سريع اومدم بيرون و بردمت تو خيابون تا رفتيم تو خيابون گل از گلت وا شد و سريع گفتي دُدُر دوشمو دِرِفت(دكتر گوشمو گرفت)مي خواست تو گوشتو ببينه كه خيلي ترسيدي.اينم از دكتر رفتن منو فسقليمniniweblog.com

شکلکهای جالب آروین

 

ديروزم يه اتفاق جالب افتاد يه فيل كوچولو داري كه باطري مي خوره و سه تا بچه فيلم دنبالشن قبلاً عكسشو برات گذاشتم دستت بود يه دفعه روشنش كردي و گرفتي سمت صورتم موهاي كنار گوشمو گرفت و چرخوند آقا كه شما باشي از ترس داشتي منفجر مي شديniniweblog.comهمش مي گفتي مونا جون چي شده مامي جون چي شده منم مي خنديدم كه تو نترسي ولي موهام وحشتناك بهم رفته بود و دردم مي اومدniniweblog.comخاله مرجان و ماماني هر كاري كردن موفق نشدن موهاي منو از دست آقا فيله نجات بدن و مجبور شدن موهامو قيچي كننniniweblog.com.اينقد گريه كرديniniweblog.comو گفتي مونا جون چي شده تا خوابت برد جالب اين بود كه امروز صبحم تو خواب (فك كنم خواب ديدي)يه دفعه زدي زير گريه و گفتي مونا جون چي شده منم دستت و گرفتم گفتم عزيزم من پيشتم چيزي نشده دستمو محكم گرفتي و چسبيدي بهم دوباره خوابت برد قربون دل كوچيك و مهربونت برم .

شکلکهای جالب آروین

 عزيزدلم  تازگيا تا ميام پمپرزتو ببيندم سريع ميگي پمپز نه.

 مي خوام نماز بخونم ميگي نماز نخون.(نمي دونم چرا اين حرف مي زني شايد چون نمي تونم باهات حرف بزنم ولي قربونش برم يا مياد رو كولم سوار ميشه.يا دستشو ميزاره رو سرم نميزاره از سجده بلند شم داستان داريم موقع نماز خوندن)

مي خواي بگي ازاول ميگي ابزل

مي خواي يه چيزي و دوباره تكرار كني ميگي دوباره باز(اين باز آخرشو خيلي بامزه ميگي ونمي دونم چرا ميگي)

مي خواي بگي دمپايي ميگي دمپاكي

مي خواي بگي صبونه ميگي صفونه

به گونه يا همون لپ خودمون هم ميگي تُپل

اين روزا خيلي قشنگ هر كاري كه انجام ميدي ميگي الهي شكر منم ديونه مي كني با اين الهي شكر گفتنت

يكي ديگه از كاراي بامزت اينه كه كفشاتو مي پوشي و سوئيچ بابا رو مي گيري دستت و ميگي ميرم سر كار.

شکلکهای جالب آروین

عكسايي كه قول داده بودم برات بزارم

اول از همه كيك 24ماهگيت http://oshelam.persiangig.com/image/zarde%20kochik/cakesmileyf.gifو ميزارم كه خونه مامان زهرا اينا بوديم و با گوشيم اين عكس و گرفتم.

اينم هديه 24ماهگيت

 

رهام و اسكوترش (تو پرانتز اينم بگم كه عاشق اين لباساتي كه تنته مدام مي خواي كه ايناتنت باشه)

رهام جون تو اين عكس دستت و ببين نمي دونم كجا اينجوري شده خونه مامان زهرا بوديم ديدم دستت اين شكلي شده الهي بميرم همش مي بري به همه نشون ميدي ميگي اوف شده.بوسش كن

تو اين عكسم بهت گفتم رهام دستتو بزار رو تپلت (لپت)

 18/04/1391 ساعت 8شب خودت  برا اولين بار كفشاتو پوشيدي ماشاله پسر زرنگم جالب اين بود كه درست پوشيده بودي

پريشب با مامان و باباي باباجون شما رو برديم به قول خودت ماشين سباري   شکلکهای جالب آروین

اينجا هم پسر گلم خسته شده

راستي تا يادم نرفته من دو تا دمبل گرفتم تو خونه يه كم ورزش كنم  مثلاً ....مگه شما ميزاري تا ميگيرم دستم مياي ميگي سنگين بده (چون گرفتي دستت مي دوني سنگينه و من هي بهت ميگم مامان جون سنگينه خطرناكه شما هم اسمشو گذاشتي سنگين)

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (48)

مامي نسيم ( مامان ملودي )
21 تیر 91 13:09
حيف باشه گلا عزيزم اما اشكال نداره انشا الله قشنگ ترش و ميكاري


ان شالله
مامي نسيم ( مامان ملودي )
21 تیر 91 13:09
خب ددر چيكاله دوش بچه دالي ؟ دلدش مياد خب


مي خواست معاينش كنه مثلاً
مامي نسيم ( مامان ملودي )
21 تیر 91 13:10
حالا كجاي موهات هست ؟ زيره يا معلوم قيچي شده ؟ از دست اين خوشمزگي هاي رهام .


زياد معلوم نيست ......كنار گوش سمت راستم كنار تپلم
مامي نسيم ( مامان ملودي )
21 تیر 91 13:11
ملودي هم بعضي وقتا ميگه نيخاد ( نمي خواد ) اما من ميگم چرا ميخهواد . و كلي ميخنديدم دوتايي


مامي نسيم ( مامان ملودي )
21 تیر 91 13:13
فداي شيرين زبوني هات خوشگله من .


خدا نكنه خاله جوووووووووون
مامي نسيم ( مامان ملودي )
21 تیر 91 13:14
بچم كلمات و معكوس ميكنه . لپت ميشه تپل آفرين به پسر باهوش
مامي نسيم ( مامان ملودي )
21 تیر 91 13:14
بيا منم بوسش كنم اوفت و خوب بشه .
مامي نسيم ( مامان ملودي )
21 تیر 91 13:15
چه كيك خوشگلي . چه شلوار خوشگلي از همه خوشگل تر رهام خوشتيپ خودمه . بوس


ممنون لطف داري عزيزدلم
مامي نسيم ( مامان ملودي )
21 تیر 91 13:16
آفرين كه كفشات و خودت ميپوشي .


مرسي خاله
مامي نسيم ( مامان ملودي )
21 تیر 91 13:17
چه دمبل هاي اوشگلي
يكي و دوتا
سه تا و چهار تا


مرسي نسيم جونم
مریم(مامان روشا)
21 تیر 91 14:41
آخی برای گلات ناراحت شدم


ممنون از همدرديت مريم جون
مریم(مامان روشا)
21 تیر 91 14:43
بیچاره دکتر چی کشیده از دست رهام جونی


آره واقعاً بايد مي بودي و ميديدي
مریم(مامان روشا)
21 تیر 91 14:47
آخ آخ چیکار کنم با این شیرین زبونیات عشقم...لباسات مبارک چه کفش نازی...آفرین که کفشاتو درست پات کردی
ماشینتم خوشگله عشقم


مرسي خاله مريم
مامان آراد(خاطره)
21 تیر 91 15:26
مونا جون ای ول با این گل کاریت ...خوبه شما کشاورز نشدی...:

آخرشم من نفهمیده این گل پسر حالا چرا گیره زده سرشششش
ولی خداییش کلی خندیدم با این کاری که با دکی کردی....بوسسسسسسسسسس


ديدي چيكار كردم.........دوست دارم موهاشو بلند كنم همين........
مامان زهرا
21 تیر 91 17:04
خوشحال میشم به این پست مراجعه کنید و نظر بدید:

http://tiam2011.niniweblog.com/post59.php

مرسی



الان ميام
مامان زهرا
21 تیر 91 17:11
مونا جون
خدا بد نده
اول به خاطر رهام جون ... دوم به خاطر موهای خودت

به وقل گل پسری مونا جون چی شده ؟



ممنون مرضيه جون
مامان زهرا
21 تیر 91 17:12
من عاشق اولین کلمات و جمله های قشنگ بچه ها هستم برای خودش دنیایی است
خدا حفظشون کنه


آمين
مامان زهرا
21 تیر 91 17:13
خانم ورزشکار
ورزش کردی یادی از ما هم کن


اگه كردم به چشم
مهسا مامان مرسانا
21 تیر 91 17:17
مونا جون منم وقتی کل هایی که خیلی دوست دارم خراب میشن از کوتاهی خودم میدونم

اشکال نداره ناراحت نباش

کل ها هم یه عمری دارن

قربون گل پسر بزم من 24 ماهگیت مبارک خاله جون

فدای اون حرف زدنت

به به چه کیک خوشگلی چه هدیه خوشکلی و از هم همهمتر په رهام خوشگلی

مامانی خوش به حالت من که حال اون ورزش کردنم ندارم


ممنون مهسا جونم........رهام نميزاره ورزش كنم ديونه مي كنه.........ولي هنوزم برا گلام ناراحتم
سمانه(مامان محمدرهام)
21 تیر 91 18:49
غصه نخور مونا جونم اشکال نداره اینم یه مدل تجربه اس دیگه بازم گلهای گوگولی میکاری.ناراحت نباش

رهام جونم خیلی این لباست بهت میاد ومنم خیلی وقته دنبال یه همچین لباسیم البته هستا ولی مثل لباس تو خوشرنگ ورو نیست.ان شالله واسه سال دیگه تاج سرم میخرم.راستی مامان مونا من عشق لباسم وسلیقتو توی لباس قبول دارم.
خوش به حال رهام با این مامان خوش سلیقه اش.

نظر لطفتونه سمانه جون

سمانه(مامان محمدرهام)
21 تیر 91 18:52
الهی فدات شم خاله جونی که انقده شیرین زبونی.مامانش از طرف من ومحمدرهام بچلونششششششش وبماچوووووونش


خدا نكنه.تادلت بخواد اين كار و انجام ميدم...به چشم
سمانه(مامان محمدرهام)
21 تیر 91 19:02
حال گل پسرمون که خوبه ان شالله.مونا جون بهش خنکی بدین شاید گرما زده شده عزیز خاله.


چشم
نایسل
21 تیر 91 19:27
ای جان گیاهرو کلااااا کستی خواهر مگه چقدر سم زدی


زياد نزدم...........بايد با آب قاطي مي كردم كه نكردم
نایسل
21 تیر 91 19:27
وای خدا خاله فدای حرف زدنت بشم خوشگل
نایسل
21 تیر 91 19:27
آفرین کفشاتو درست پوشیدییی باهوش خوشگل
نسترن(مامان نیروانا)
21 تیر 91 19:28
وای خدا گلای بیچاره...دلماتیش گرفت...اخه منم روی تراسم گل نگه میدارم...میدونم چه حالی ادم میشه وقتی اونا پژمرده میشن


خيلي برامك سخته هنوزم نتونستم هزمش كنم
نایسل
21 تیر 91 19:28
الهی قربونتبرم از اول تا اخرش برات ضعف رفتم


خدا نكنه خاله الي
نایسل
21 تیر 91 19:29
عزیز دلممممممم چقدر اسلیقه چه لباس خوشملی


:
نایسل
21 تیر 91 19:29
خوشگلمممم اسکوترت مبارککک لباستتتت مبارککککک


مرسي مرسي
نایسل
21 تیر 91 19:29
24 ماهگی ات پیشاپیش مبارککک


مرسي
نسترن(مامان نیروانا)
21 تیر 91 19:29
الهی جیگرتو بخورم خام خام....گازگاز...وای که چقدر ملوسی...دل میبری با اون تیپت و موهات


مرسي از لطفتون خاله نسترن
نایسل
21 تیر 91 19:30
عجب کیکی خالهمن چی پس


تشريف آورديد همدان در خدمتتونم خاله جون


نایسل
21 تیر 91 19:30
مونا جون چقدر پسرتتت دوست داره مثه من چقدر عذاب وجدان گرفته


آره براخودمم جاي سئوال بود با اين سن كمش چقد با احساسه
نایسل
21 تیر 91 19:30
موهاتتتت طفلکی ها کوتاه شدن


اوهم
نایسل
21 تیر 91 19:31
راستی برای چت هم اون ج وری میشه هم بابا گپفتگوی خصوصی انلاین
برو تو ابزار کاربردی
زده گفتگو خصوصی انلاین
کد رو بریز تو تنظیماتتت
بعد برای خودت اسم کاری اینا بده کنار ساخت کد ابزار زده ورورد به سامانه
از اونجا ه م میتونی بچتی


مرسي
نایسل
21 تیر 91 19:31
ساعت 9 اینا دنیا اومدن
دوقولو های ناز نازی


خداروشكر
نایسل
21 تیر 91 19:32
اخه با اون داستانی که سارا گفتتت من همش تو ذهننم مونده میتررسم


بهش فك نكن اينطوري فقط خودتو اذيت مي كني
نایسل
21 تیر 91 19:32
خیلی نو بوددد این مدت همش دست علی بود هی میدادم بهش
برای همین زورم میاد


اشكالي نداره تنت سالم باشه
نایسل
21 تیر 91 19:33
اره خداروشکر سالم برگشت داشتم میمردم


خداروشكر
نایسل
21 تیر 91 19:33
به پری جون بگو براش کلی کامنت گذاشتم تو وبش چک کنه


چشم عزيزم بهش ميگم
نایسل
21 تیر 91 19:47
مونا جون یه مشکی پیش اومده اون همکارتون خوب
توسر کار که پری باهش دعواش شده...
اومده برام این مطلب رو گذاشته با یکیاز سیستم های شرکت
خب واسم خیلی جالبه چرا ؟؟؟؟ منو تهدید کنه؟؟؟
ای پی سیستمش با آی پی سیستم پری جون یکیه
من مطمئنم همونه که پری باهش دعواش شده
بگو چی کار کنم زورش به من میرسه چرا ؟؟


نگران نباش عزيزم من باهاش حرف مي زنم
نایسل
22 تیر 91 21:52
مرسییی خوشگلم بوس
نایسل
22 تیر 91 21:52
آشتی کرده باهم قربونش برم


خب خدا روشكر
خاطره مامان بردیا
23 تیر 91 10:21
اخی واسه گلا ناراحت شدما. اما اشکالی نداره هدیه های گل پسر مبارک باشه. کیکش هم خیلی خوشگل بود. انشاء اله 120 ساله شه


مرسي خاطره جون
زهرا از نی نی وبلاگ213
24 تیر 91 11:53
ما دو تا پست جدید گذاشتیم + عکسهای نی نی مون خوشحال میشیم بیای پیشمون


با كمال ميل
پري همكار مامان مونا
24 تیر 91 15:35
قربونت برم كه اينقدر مثل مونا جونم مهربوني از ته دلم ميگم هردوي شمارو خيلي دوست دارم لباست مبارك ماشالله گل پسر كفشاتو درست پوشيدي نازنينم


مرسي پري جووووووووووون
پري همكار مامان مونا
24 تیر 91 15:41
سلام مونا جونم قربون قلبت برم كه اينقدر مهربوني توكه نخاستي گلا اينجوري بشن غصه نخور دوباره مي كاري فداي سر خودت و خونوادت سلامت باشين خواهر گلم


sana
25 تیر 91 18:24
ای جاااااااان.پسر نازی دارین خدا براتون نگهش داره.راستی هدیه اش هم خیلی جشنجه اینم هدیه ناقابله منبا کمی تاخیر،تبریک


مرسي از حضور گرمتون