عشق مامان و بابا،رهام عشق مامان و بابا،رهام ، تا این لحظه: 13 سال و 9 ماه و 6 روز سن داره
روشا کوچولوی ماروشا کوچولوی ما8 سالگیت مبارک

رهام هستي مامان وبابا

عموووووووووووووسمباد

1391/4/5 12:11
781 بازدید
اشتراک گذاری

رهام جون عصرها كه از خواب پا ميشي ميگي بريم تراس مي برمت ميگي بغلم كن مي چسبي به نرده ها منم استرس مي گيرم كه خداي نكرده نيفتي پايين فك كن از طبقه چهارم.........خلاصه تا بچه ها رو مي بيني تو حياط بازي مي كنن سريع ميگي سلام بچه ها واي من عاشق بچه ها گفتنتم بعد يكي يكي اسمشونو صدا مي زني ميگي كيميا جون سلاااااااااااام.مهران جوووووووووووون سلااااااااااااام.سلاااااااااام صباجون.سلاااااااااام آتنا جوووووووووووووون.خيلي خوشحالم بچۀ با محبتي هستي و روابط عموميت خيلي خوبه و سريع با همه ارتباط برقرار مي كني

 

اين روزا هر حرفي كه مي خواي بزني اولش ميگي چرامثلاً ميگي چرا دمپايي پوشيدم؟چرا خوبي؟چرا رفتي؟چرا چطوري؟(اينو كه ميگي من مي ميرم از خنده)چرا نماز مي خوني؟

 

هفته پيش دختر خالۀ من پريسا جون با همسرش آقا سجادخونمون بودن تو هم اسم سجاد و صدا مي زدي عمو سمباد.من و بابا هم كلي ذوق مي كرديم ولي هر كاري كرديم بگي سجاد نمي دونم فهميده بودي ما خوشمون اومده نمي گفتي ولي من مطمئن بودم كه مي تونستي بگي

اينقد هر كي مي بينتت بهت ميگه وااااي چه دخملي خودتم باورت شده كه دختري ديروز كنارم دراز كشيده بودي گفتي مونا جون من دختلم گفتم نه مامان جون شما پسري ديگه هي راه مي رفتي مي گفتي من پسلم

 

عزيزم پمپرزات تموم شده بود طبق معمول مزاحم مامان ماهورجون شديم و برات پمپرز خريدن و برامون فرستادن چقدم كه گرون شده از همين جا ازشون تشكر مي كنم واقعاً لطف بزرگي كردن آخه پمپرزات كه تموم ميشه ماركاي ديگه برات استفاده كنم بدنت مي سوزه و من كلافه ميشم يعني 20تا مونده تموم شه بايد به فكر بيفتم و سريع برات تهيه كنم.ولی یه خبر مهم خاله مرجان یه جا پرسیده گفته ما همیشه مارک پمپرز داریم حالا که من این همه مدت دنبالش بودم تازه تو شهر خودمون یه جا پیداکردیم اونم بعد از دوسال ولی بازم خوبه دیگه مزاحم سمیه جون نمیشمخجالت

http://s3.picofile.com/file/7405065264/14.gif

اینم چندتا عکس از پمپرزات که سمیه جون زحمت کشیدن برامون خريدن فرستادن

این عکسا رو دیروز عصربردمت حیاط ازت گرفتم سریع شامم و درست کردم با هم رفتیم پایین پیش بچه ها حسابی بازی کردی گفتم خوبه شب زود می خوابي ولی تا نزدیک دو بیدار بودی

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (18)

نایسل
4 تیر 91 13:15
الهی من قربونت برم
با این عمو سمباد گفتنننننتت عزیز دلم


حودا نتننه
نایسل
4 تیر 91 13:15
ا ی جان خودشم یکم شک کرده دخمله یا پسره


نایسل
4 تیر 91 13:15
خوش به حالت همچین پسر ماهی داری


اميدوارم هر چه زودتر خدا به تو يدونه از فرشته هاشو بده
نایسل
4 تیر 91 13:16
الهی بردمت خوشتیپ خاله دختر کش خاله
نایسل
4 تیر 91 13:17
آخ مونا جون منم تا با شوشوم رابطه ام خوب نشه نی نی نمیارم همون چند ماهی حامله بودم اینقدر دعوا میکردیم بچه ام سقط شد یه سره از دستش گریه میکردم


خيلي ناراحتتم به خدا سر نماز حتما برات دعا مي كنم مشكلاتت حل شه
پري همكار مامان مونا
4 تیر 91 15:37
فداي تو كه اينقدر مهربوني وقتي عكساتو مي بينم دلم ميخاد كنارم بودي حسابي بوست ميكردم خدا حفظت كنه عزيزم


مرسي عزيزدلم
زهرا از نی نی وبلاگ213
4 تیر 91 16:30
سلااااااااااام عزیزم
امتحاناتم شروع شده ببخشید نمیتونم زود زود بهتون سر بزنم
همیشه به یادتونم و دوستتون دارممممممممممم


مرسي از لطفتون
زهرا از نی نی وبلاگ213
4 تیر 91 16:32
شیرین زبون خاله چرا اینقدر خوشکل و شیرینی؟!!!!!!!


شما لطف داري عسيسم
iهادیم
4 تیر 91 17:24
منتظر نظرات خوبتون هستم.....


با كمال ميل
مامان سانلی
4 تیر 91 17:40
رهام جون چرا اینقدر خوشگلی.؟چرا موهات خوشگله؟ چرا اینهمه ماشین داری؟ چرا خاله قربونت بره؟


مامان آراد(خاطره)
4 تیر 91 19:59
وای چه با مزه...
به ما هم سر بزنین خوشحال میشم عزیزم


سلام عزيزم چشم
مامان آريا
5 تیر 91 9:20
خاله قربونت برم كه اينقدر با محبتي و با بچه ها خوب ارتباط برقرار مي كني
جيگرتو با اين عمو سنباد گفتنت كلي خنديدم
امان از دست اين مردم من نمي دونم تيپاي پسرونه بچه ها به اين علني نمي بينن يكم موهاشونو مي بينن منم كلي عاصيم از دست اين تشخيص جنسيت دادنشون همش به آريا مي گن خانوم كوچولو آريا هم بدش مي ياد با عصبانيت مي گه نخيرم من پسلم براي همين دركت مي كنم عزيزم سرهمين قضيه باباي آْريا يكم مصر شده كه ببره موهاشو كوتاه كنه ولي من هنوز دارم مقاومت مي كنم
بوسسسسسسسسسسسس براي رهام جونيه خودم


ميسي عسيسم
سمانه(مامان محمدرهام)
5 تیر 91 12:51
عزیز دلم خیلی ناز ومهربونی والبته بلبل شیرین سخن خاله هم هستی.

فدای تو بشم درسته خوشگلی عزیز دلم وموهای نازی داری ولی مطمئن باش تو یکح پسر ناز ومقتدری

ممنون خاله جووووووووووووونم

شکلکهای آروین
5 تیر 91 15:24
سلام عزیزم
ممنون از حضورت در وب شکلکهای آروین در لوکس بلاگ
لطفا قسمت لینک دوستان آدرس جدید آروینو بزار شما هم با افتخار لینک شدی


ممنون از محبتتون
مامانی فری
6 تیر 91 0:17
عزیزم فدات بشم با اون موهای خوشگلت چشم حسود بترکه


مرسي عزيزم
مامان شايان جوني
6 تیر 91 7:36
مونا خانوم موهات مبارك باشه. ايشال اله هميشه به گردش و تفريح. رهامي خيلي دوست داشتني هستي ميخواستم پيشت باشم بغلت كنم و هزارتا بوست كنم. فدات


مرسي عزيزم.نظرلطفتونه
هادی
6 تیر 91 10:20
… ……… … …… ★
$… … …… … ★… ★
$$… … …… ★… … ★
$$$… …… ★ … … …★
$$$$…… ★ … … … …★
$$$$$…★ … … … … … ★
$$$$$$$$$$$$$$$………★…★…★… ★
$$$$$$$$$$$$$$ … …… … …… … ★
$$$$$$$$$$$$$… … … …………★
$$$$$$$$$$$$… … … ………★
$$$$$$$$$$$… … … … …★
$$$$$$$$$$… … … …★ امیدوارم آسمون زندگیتون همیشه صاف و مهتابی باشه ★
$$$$$$$$$$$… … … … … ★
$$$$$$$$$$$$… … … …… …★
$$$$$$$$$$$$$……… … …… …★
$$$$$$$$$$$$$$ … … … … … … ★
$$$$$$$$$$$$$$$……★…★…★ … ★
$$$$$…★… … … … … ★
$$$$… …★… … … … ★
$$$… … …★… … … ★
$$… … … …★… … ★
$… … … … …★… ★
خیلی عالی بود ممنون که شادم کردی



خواهش مي كنم
زهرا از نی نی وبلاگ213
6 تیر 91 14:01
شبيه ابر باشيد!؟
روزی شیوانا از کنار مزرعه ایی می گذشت. زن و مرد جوانی را دید که به زحمت در حال کشت و زرع هستند. مرد به محض دیدن شیوانا به سوی او دوید و در حالی که زنش او را همراهی می کرد، هراسان گفت:

" استاد! تمام امید من و خانواده ام به نتیجه این کشت و زرع است. اگر آفتی بیاید یا اتفاق ناگواری بیفتد شاید تا چند ماه آینده تمام چیزی را که داریم از دست بدهیم و به فقر و تنگدستی بیفتیم. ما را راهنمایی کن تا از این نگرانی بیرون بیاییم."

شیوانا نگاهی به زن و مرد جوان ا نداخت و گفت:" خالق هستی مزرعه را در اختیار شما قرار داده است

و شما هم از زحمت و تلاش چیزی کم نگذاشته اید. پس دلیلی نیست که نسبت به کسی که دست روی دست گذاشته عقب بمانید. اما با این وجود در کنار این کار به پرورش دام و طیور هم مشغول شوید و در اوقات فراغت یک کار فنی مثل فرش بافی برای خود دست و پا کنید!در این صورت احتمال شکست و تنگدستی شما کمتر می- شود! اما در هر صورت پیشنهاد می کنم با نیت خالص و پاک کارتان را انجام دهيد و مانند ابرشناور شوید و بگذاريد نتایج خودشان همدیگر را پیدا کنند و گرد هم آیند. شما شبیه ابر باشید. برای ابر چه فقر می کند که باد از کدام جهت می وزد. او در آسمان رویایی خودش شناور است. شما هم مادامی که خود را در آسمان توکل و اعتماد به خالق هستی شناور ساخته اید، نگران هیچ تندبادی نباشید!"





عالي بود زهراجووووووووون