عشق مامان و بابا،رهام عشق مامان و بابا،رهام ، تا این لحظه: 13 سال و 9 ماه و 3 روز سن داره
روشا کوچولوی ماروشا کوچولوی ما، تا این لحظه: 7 سال و 11 ماه و 28 روز سن داره

رهام هستي مامان وبابا

رهام نازم

1392/11/26 10:43
1,205 بازدید
اشتراک گذاری

 

سلام نفس مامان 

مامان تنبل تو ببخش که اینقد دیر به دیر میام  برات مینوسم نمیدونم  چرا لپ تاپم به مشکل خورده تو آپلود عکسات به مشکل برمیخورم امروز عکسای آتلیتو میخواستم برات بزارم اذیتم کرد

غذاها و خوراکیهای مورد علاقی این روزای رهام جون

کیک سی سی

به قول خودش شکلاتهای رنگی(شکلات شکری های که واسه بچه های تو سن رهام خیلی مناسبه)

یک روز درمیون حتما سه تا تخم بلدرچین و میخوری کلاً این روزا عاشق تخم مرغ شدی

میگو پلو(با سرخ کردش رابطۀ خوبی برقرار نکردی)

آب پرتقال _آب انبه

تو میوه ها هم پرتقال و نارنگی رو ترجیح میدی

آب گوشت هم غذای مورد علاقته

نون سنگکم که خالی خالی خردنشو به هر غذای لذیذی ترجیح میدی

برگه زردآلو و لواشک خونگی که خودمون درست کردیم امسال فقط مختصه شما بود

یه روز کارت ملی من رو تختم بود اومدم تو اتاقم دیدم داری گریه میکنی و کارتم دستته گفتم رهام جون چی شده چرا گریه میکنی....آخه غصه میخورم شما نه دست داری نه پا داری نه دل داری چرا این عکست فقط سر داری...منو میگید بریده بودم از خنده......گرفتمت بغل و واسه این احساسات پاک و زلالت بوسه بارونت کردم پسر مهربونم

یه وقتایی که عصبانی میشی .... وای وای حوصلم درد گرفته

یه چیزی هم که خونمون باشه مال خودمون نباشه میگم باید بدیم به صاحبش میگی نه بابا بزار بمونه واسه خودمون نده به حسابش

 

تکیه کلام من بمیرم براته رهام در جواب میگه :نبینم بمیری.....یه وقتایی هم سیماش قاطی میکنه میگه تو حق نداری بمیری

یه وقتایی از یه چیزی که میترسه میگه لزم برید.....

تو تخیلاتشم میگه بزار یه فسینه (سفینه)بخرم میبرمت آسمون یه دوری باهم میزنیم

یه وقتایی هم که سردش میشه میگه وای وای بدنم مور مور شد

دیگه خودتو صاحب اختیار تبلت عموجون میدونی میری تو وی چت و وایبر واسه دوستاش پیغامم میزاری بعد میای میگی تموم دوستای عمو حسام گنده دماغن...باورتون میشه من هیچ وقت این حرفو پیش رهام نزدم از کجایاد گرفته خدا عالمه

این روزا خیلی مرتب شدی تا از بیرون میایم خدا نکنه یه وسیله یا چیزی سرجاش نباشه سریع جبهه میگیری و میگی این چه وضعشه این اینجا چیکار میکنه اون اونجا چیکار میکنه من عاشق بچه های مرتبم خدارو شکر رهامم جز اون دست بچه های با انضباطه

شبا هم تقریبا با آرامش میخوابیم چون دیگه شبا بهت شیر نمیدم شما هم رختخوابت خشکه دورت بگردم..

دیروز با بابایی بردیمت آرایشگاه خوشگلت کردیم همش میری جلو آیینه میگی ببین چقد ناز شدم ماشاله

 

یه وقتایی سر به سرت میزارم میگم من دیگه پول ندارم با یه لحن توام با بغض میگی پول نداری غصه نخوریا من پول دارم بهت میدم بعد دستت و میبری تو جیبت و مثلاً پول درمیاری میگی اینم یه عالمه پول واقعی قربون پسر کوچیکم برم که دلش به وسعت دریاست

بابا جون پز بی سیم داره تا از بیرون میاد بدو بدو  میری سمتشو میگی سلام مونا جون آقای بانکی اومد بعد پز و میگیری میای سمت من میگی چقد بزنم به حسابتون بعد یه عدد میگی مثلا 725425 میلیون زیر میلیون عمراَ حرف بزنی

 

برنامۀ بفرماییدشام و باهمدیگه نگاه میکنیم شما هم خیلی علاقه داری بهت میگم بزن شبکۀ من و تو ...موناجون زشته نگو تو ،؛من و شما

موقع نمازخوندن بابا هم که مدام بهش آویزونی بیچاره اصلا نمیدونه چی میخونه....

هرکاری کردم بازم نشد عکساتو آپلود کنم کلی عکس با بابا جون موقع نمازخوندن داری... اگه مشکل سیستمم حل شد عکساتو واست میزارم ...عاشقانه دوست دارم مهربونم

 

 

 

 

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

اکرم
26 بهمن 92 10:08
سلام الهی من قربون این پسمل بلبل زبون وتمیز برم چقدر نازه این کوچولو منم کیک سی سی و بفرمائید شام رو خیلی دوست دارم مونا جون شرایط کاریم سخته محل کارم اذیتم میکنن حقوقمم که خیلی کمه هر ماه الکی امید دارم میگم این ماه دیگه نی نی دار میشم میرم مرخصی زایمان اما این پسرت حسابی دل من و برده ها از طرف من یه بوس گنده بکنش مونا جون
مامان مونا(✿◠‿◠)
پاسخ
سلام اکرم جون مرسی از این همه لطفت..نگران نباش خودت که میدونی استرس برات خوب نیست....منم این دوران و گذروندم البته من تا هفت ماهگیه رهام منظورم قبل به دنیا اومدنشه رفتم سرکاربعده بعداز هفت ماهگی و چندماه بعد از به دنیا اومدنش موندم پیشش هر چند خیلی برام سخت بود و ویار داشتم ولی خب انسان به همه چیز عادت میکنه منم عادت کردم ....شغلت چیه؟
♥مامی ملودی جون ♥
26 بهمن 92 11:48
آخرش من این زبون خوشمزت و میخورم نفسه خاله
اکرم
26 بهمن 92 13:02
موناجون دوباره سلام من تو دفتر پیشخوان دولت کار میکنم از 8 تا 5 عصر با 400 حقوق اونم تو تهران که همش هوا آلوده س و ترافیکه کار با ارباب رجوع خیلی سخته میرم خونه فقط میرسم شام اماده کنم آدم اگه در امدش خوب باشه خوب انگیزه میگیره البته ببخشید من ناراحتت میکنما اما فقط خواستم دردل کرده باشم
مامان مونا(✿◠‿◠)
پاسخ
عزیزم بازم خداروشکر کن سالمی..اینا همه درست میشه..برات آرزوی موفقیت میکنم اکرم جون
اکرم
28 بهمن 92 13:11
سلام مونا جون بازم ببخشید که کامنت قبلیم سرشار از موج منفی بود یهو دختره بدی شدم خدا رهامت رو واست نگه داره و یه آقای دکتر مهربون بشه
مامان مونا(✿◠‿◠)
پاسخ
خواهش میکنم عزیزم مادیگه باهمدیگه دوست شدیم باید تو هنیشه کنارهم باشیم...ان شاله همه بچه ها عاقبت بخیر بشن
عارف
8 مرداد 93 14:02
[گل ]سلام صد سلام خدمت بهترین( پسر دایی عزیزم)تبریک میگم عید سعید فطر روخدمت شمابابا مامان عمه زهرا باباجون وحسام جون طاعات عباداتتون مورد درگاه حق روهام جون خیلی خوشگل شدیا فسقلی عزیزمعصومه هم سلام میرسونه وعید رو به همه شما تبریک میگه اگه تونستم برای تولدروهام جون بیام همدان ولی شما هم بیاید اصفهان
مامان مونا(✿◠‿◠)
پاسخ
سلام عارف جون...خوبید؟مامان بابا عاطفه جون خوب هستن؟سلام برسون....چه خبر خوبی....ما بی صبرانه منتظریم تشریف بیارید خوشحال میشیم