تو رو خدا منو ببخشید0000عشق من 32ماهه شد
سلام دوستای عزیزم
خواهش می کنم کم لطفی منو به بزرگواری خودتون ببخشید.امیدوارم برا سال جدید اتفاقای خوب خوب برامون پیش بیاد و بتونم وقت بیشتری با شما دوستای مجازیمون بگذرونم ...باورکنید خیلی دلم براتون تنگ شده دوست داشتم به تک تکتون سر بزنم ولی شرمندۀ همتون شدم
فردا١٤/١٢/٩١وارد سی وو دومین ماه از تولدت میشی مبارک باشه هستی من
رهام جون هزار ماشاله روز به روز داری شیطون تر می شی و من یه وقتایی دیگه نمی تونم تحمل کنم و از کوره در میرم مامانی اگه یه وقتایی باهات برخورد می کنم ازم دلگیر نشو مامان جون فقط به خاطر خودته می دونی که من برات می میرم.
یه شب رفتیم خونۀ پسر عموی بابا با فربد بازی می کردی طفلکی رو خسته کردی نشسته بود اومدی بلندش کنی نمی تونستی گفتی مونا جون فربد جون چقد سفته ماشاله...
یه روز صبح از خواب بیدار شدی صدام کردی و گفتی (فقط کافی یه لحظه دیر جواب بدم ناراحت میشی و میگی آخه چرا جواب منو نمیدی من ناراحتم)مونا جون خیلی حالم بدمزست.
نشسته بودی کنترل تی وی دستت بود کانال و عوض کردی گفتی بزار ببینیم اخبار چه خبره.
جدیداً هرچیزی که بهت میگم در جواب میگی بابا ولم کن....هرکاری هم می کنم این جمله رو ترکش کنی نمیشه.
٨اسفند
تولد خاله مرجان بود خواهر عزیزم بهترین ها رو برات آرزو می کنم.مطمئنم روزهای خوبی رو پیش رو داری عزیزم
دوستای عزیزم اگه کار میکاپ دارید رهام جون براتون انجام میده بدون وقت قبلی یه نمونه از کارشو براتون میزارم
عکسارو فراموش نکنید
کیک تولد٢٨سالگی خاله مرجان
همون شب عکسای عروسیشو گرفته بود یه دونشو گذاشتم کنار کیک ٢٨سالگیش(الهی بمیرم براش که اینطوری شد)نمی خوام چیزهای ناراحت کنند تو وبت بزارم..... بگذریم.
این هلیکوپترم آقا جواد دوست باباجون زحمت کشیدن از تهران برات فرستادن ممنون از لطفت آقا جواد مهربوووووون...یه بوس تپل از طرف رهام جون
وقت تنگه کلی حرف واسه نوشتن داشتم که نشد ان شاله تو پست بعدی......فعلا بای