عشق مامان و بابا،رهام عشق مامان و بابا،رهام ، تا این لحظه: 13 سال و 9 ماه و 6 روز سن داره
روشا کوچولوی ماروشا کوچولوی ما8 سالگیت مبارک

رهام هستي مامان وبابا

بلاخره پمپرز گیر آوردم

1392/4/23 3:49
1,357 بازدید
اشتراک گذاری

❤شکلکهــای جالـــب
آرویــــن❤

سلام بهونۀ من برای زیستن و نفس کشیدن

                   

28/٧/١٣٩١

امروز صبح زود با دایی جون و خاله ها و عمو حسام رفتیم سنندج هم یه آب و هوایی عوض کنیم هم شنیده بودیم اونجا پمپرز داره واسه شما بخریم.رفتیم و جای همه خالی خیلی خیلی خوش گذشت با وجودی که زمانش کم بود ولی روحیۀ هممون عوض شد.

برات پمپرز که پیدا کردیم همه خوشحال شدن باورت نمیشه وقتی بسته های پمپرزو دیدم می خواستم از خوشحالی جیغ بزنم واسه خونوادۀ ما حکم طلا رو داره این پمپرز لعنتی .خدایا هزار مرتبه شکرت این همه راه رفتیم بی نتیجه نبود.

از سنندج یه کم برات خرید کردیم بعداً عکساشو واست میزارم.با دایی جون رفته بودی واسه خودت یه عینک آفتابی قرمز خریده بودی خیلی بهت می اومد.مرسی داداش گلم

به سنندجم اولش می گفتی سرندج که بعد از چند بار تکراردیگه درست تلفظ می کردی

 

                      

از دیروزم دیگه باسنت خوب خوب شده خدایا شکر که زیاد طول نکشید.

از دوستای عزیزم بابت کامنتاشون ممنونم، بابت راهنمائی هاتون از همتون تشکر می کنم و روی ماه تک تکتونو می بوسم.

 عکسا رو هم ببینید

تو پارک سنندج این عکسارو ازت گرفتم الهی من فدات شم که دیگه بزرگ شدی و خودت تنهایی
می رفتی سُر سُر بازی

پریوش جون و رهامم

این قسمت از پارکم خیلی جالب بود واسم ،مثل یه تپه بود و روش کلاً درختای سر به فلک کشیده ،تو عکس چون دور بود قشنگ مشخص نیست.

این نقاشی هم خیلی طبیعی کشیده بودن.خوشم اومد.Painter

خداوند همیشه پشت و پناهت باش آرامش بخش زندگیم

 

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (18)

مامان ریحان عسلی
30 مهر 91 12:18
سلام
چقدر تو خوش تیپی رهام
عکس اون تپه هم خیلی زیبا بود مرسی مونا جون
خداروشکر که تونستی پمپرز هم بگیری اونجا قیمتها چطور بود؟


خیلی بهتر از شهر خودمون بود.بسته ای 40000تومن همدان 65 تا 70قیمت دادن در صو.رتی که اصلاً نداشتن
پری شب
30 مهر 91 15:41
پسرما دیگه بزرگ شده همه بگین ماشاالله


ماشاالله
پری شب
30 مهر 91 15:42
خداروشکر که خوش گذشته بهتون الهی همیشه شادوسلامت در کنارهم باشین امین


مرسی گلم
lمامان زهرا دختر دوست داشتنی
1 آبان 91 9:05
دست مادر درد نکنه
امیدورام زودتر بتونی از پوشاک بگیریش ..الان دیگه برای خودش مردی شده ...ضمنا می تونم دعا کنم ایران پمپرز گیر نیاری بعد من بهت خبر بدم اینجا فراونه بعد مجبور شی سفر کنی به قبرس ...ما را هم خوشحال کنی



من که از خدامه بیام قبرس ..ولی نه تو رو خدا پمپرز ایران باشه بهترتره

مامي نسيم ( مامان ملودي )
1 آبان 91 9:36
پس حسابي خوش گذشته ها . جاي ما خالي . خوشحالم پمپرز گير آوردي من اگه خواستي ميتونم از بوشهر برات بفرستم عزيزه دلم


مرسی از لطفت
مونا مامان امیرسام
1 آبان 91 17:25
عززززیزم.خوشحالم خوشحالین
هوارتااا بوووووس برای رهام جونم


میسییییییییییییییییییییییییی
عسل و غزل
1 آبان 91 17:45
آخی ایشالا از پمپرز بگیریش دیگه حسابی تر خیالت راح ت میشه


آره واقعاً
مریم
1 آبان 91 19:47
سلام مونا جون تبریز هم پمپرز داره اگه خدایی نکرده باز به مشکل برخوردی بفرما تا از تبریز برای رهام جونم بفرستم..


سلام مریم جون خوبی خانومی............مرسی عزیزدلم که به فکرمونی شما لطف داری .چشم اگه گیر نیاوردم حتماً مزاحمت میشم.
نی نی ارشام و سارا
2 آبان 91 11:03
سلام مونا جون خوبی عزیزم؟مرسی فدات شم
چه خوووووووب پس
ایشالله همیشه به سفر باشه
سفر ما هم خوب بود خوش گذشت جای شما بسیااار خالی
قند عسلمو ببووووووووس


مرسی سارای عزیزم
زهرا مامان قاصدك
2 آبان 91 11:20
سلام عزيزم خيلي جالبه چون بالاخره امروز وقت كردم و حدود يكساعتي هست تو وبلاگ دوستان دارم مي چرخم . وب رهام عزيز هم باز بود و تازه نوبتش شد . دلم براتون تنگ شده


مرسی زهرا جون .ما هم دلمون واستون تنگ میشه
زهرا مامان قاصدك
2 آبان 91 11:23
خوشحالم ماركي رو كه مي خواستيد گير آورديد .
هزار تا بوس واسه رهام و مامان موناي نازش


مرسی عزیزدلم
مریم(مامان روشا)
2 آبان 91 13:26
خداروشکر عزیزم خیلی خوشحال شدم دقیقا" میفهمم چی میگی ...ماهم یه موقعهایی بدجور دربه در پمپرز بودیم که دیگه خداروشکر از این دربه دری دراومدیم
ایشالا توام زودی راحت بشی



ایشالامریم جون.............
مامان آروین
2 آبان 91 14:52
سلام عزیزم همیشه به سفر و شادی
رهام جون ماشالا برا خودت مردی شدی دیگه پمپرزو بیخیال شو عزیزم
خییییلی دوووووووست دارم


مرسی دوست خوبم..............ممنون از حضورتون*:
خاطره مامان بردیا
2 آبان 91 18:29
خدا رو شکر که سرندج حسابی به رهام کوچولوی ما خوش گذشته...


ممنون خاله جونش
مونا مامان امیرسام
2 آبان 91 19:57
سلام دوستم.دوستت با اومدن امیرسام خونه گیر شده و زیاد بیرون نمیره.البته برخلاف گذشته.اکثرا خونه ام.بیرون هم برم بیشتر پیش مادرمه.اما دیروز رفتم گذرنامه که چیزی نداشت بعد رفتم بهار.برای فسقلی یه کاپشن و 5 دست لباس خونه ای و جوراب شلواری و لباس پاییزه گرفتم.اما کلاه هنوز نگرفتم.راستش الان خـــــــــــــیلی خوشحالم


خیلی کیف میده خرید واسه این وروجکا.من که دیگه اصلاً به خودم فک نمی کنم
مونا مامان امیرسام
2 آبان 91 19:59
گذرنامه یه پالتوی سرمه ای گذاشته بود پشت ویترین.وای تا دیدم یاد رهام جوون افتادم.بچه توش فکر کنم اذیت بشه اما خیلی شیک بود.اگر امیرسام بزرگتر بود براش میگرفتم


وای من عاشق رنگ سورمه ایم............مرسی که یاد ما بودی
مامان محمدرهام جون
5 آبان 91 1:52
رسیدن بخیر مونا جون

خیلییییییییییییی خوشحالم که پمپرز پیدا کردی گلم


مرسی سمانه جووووووووووووووون
رادین
10 آبان 91 17:21
وای چه ناز شدی رهام جونم


مرسی