بدخوابي رهامي
سلام پسملی خودم
رهامم تازگیاموقع غذا خوردن یه قاشق غذا می خوری یه بار تف می کنی همه رو بیرون تموم خونه و لباساتو کثیف می کنی راستی تا یادم نرفته یاد گرفتی می چرخی و عقب عقب راه میری
دیشب پدرمونو درآوردی خوابت نمی اومد همش می خواستی بری تو کالسکت ساعت ١٢شب بردمت تو پارکینگ و حیاط چرخوندمت که بخوابی اما تو خوابت نبرد بابایی با ماشین بردت بیرون بازم خوابت نبرد وای نمی دونی چقد جیغ زدی سرمونو بردی بلاخره ساعت یک ونیم با هزار بدبختی خوابت برد نفسی.
این عکسها رو بعدازظهر وقتی از خواب پاشدی ازت گرفتم خوشگل پسر
رهام جون امیدوارم بزرگ شدی این عکساتوديدي و مطالب و خوندی لذت ببری
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی