اولین پست بهار1394
تکرار همه چیز تو دنیا خسته کننده است اما تو مثل نفسی
تکرارت تضمین زندگی منه . . .
سلام شرینی زندگیم
ازخدای متعال سپاسگزارم ک یه سال دیگه رو با وجود نازنینت شروع کردیم و لذت اومدن بهار و برامون دوچندان کردی....امسال هم تعطیلات در کنار وجود نازنینت خیلی بهمون خوش گذشت ...تعطیلات تصمیم گرفتیم مسافرت نریم و بابا هم به کاراش برسه..فک میکردم خسته کننده باشه ولی برعکس فوق العاده بهمون خوش گذشت مخصوصا وقتی که دختردایی های بابا از اصفهان اومدن و باهم بودیم..عارف جون و الهام جون هم نامزد شدن..براشون آرزوی خوشبختی میکنم...
رهامم شبا موقع خواب برات یه کتاب میخونم بعدش ی سوره کوچیک و در آخر دعا میکنیم و خدا رو شکر میکنیم که یه روزه دیگه باهم بودیم اصولا من میگم و شما تکرار میکنی..یه شب گفتی حالا من میخوام دعا کنم گفتی خدایا سلامتی بده بعدشم یه بچه از بیمارستان که دیگه تنها نباشم...الهی من قربونت برم با این دعاکردنت
هر وقت بریم خونه مامان پروین میگی خاله پریوش ناخن منو مانیکور کن ...یه شب به بابا گفتی ماساژم بده بعد گفتی چرا ناخن نداری برو خاله برات مانیکور بکنه بعد ناخنات و بلند کنه..
خاله شلخته هم یه شخصیت تو یه کتاب بود که اسباب بازی های بچه ها رو وقتی سرجاش نبود میبرد...بعد ازخوندن این کتاب هر شب موقع خواب تمام وسایلت و مرتب میکنی که ی وقت خاله شلخته اسباب بازی هاتو نبره
یه روز که از مهد اومدی دم در خورده بودی زمین همش گریه میکردی که چرا گریه میکنی مگه بن تن گریه میکنه میکنه بعد گریت بیشتر میشد و میگفتی حتما من بن10الکیم
یه وقتایی ک خیلی خونم برات میجوشه گاز میگیرمت میگی موناجون به گاز عادت نکن به بوس و ناز عادت کن
مامان جون عیدی هاتم بردم ریختم به حسابت ..
دوستت دارم مثل عبادتم ، دوستت دارم مثل سعادتم
دوستت دارم تا آخرین نفس . .
خونه تکونی 94با کمک نفس مامان
شب چهارشنبه سوری
جشن نوروز مهد رنگین کمان با حضور عموحمید
هفت سین و عیدی مهد به شما...نور خورشید اذیتت میکرد اخم کردی قشنگم
3اسفند93خدا یه فرشته خوشگل بهمون هدیه داد پسردایی حسین به دنیا اومد آرشامم زمینی شدنت مبارک
عید 94
هفت سین مامان پروین
6فروردین-گنجنامه
نهال جون هم مهمون عزیزماتو ایام عید..دخمل دوست صمیمیم که 16اسفند بدنیا اومد...اسفند 93دخترخاله عزیزم پریسا هم صاحب یه دخترپسردوقلو شد آراد و آندیای عزیز..خدا همشونو به خونوادهاشون ببخشه
رهام و عارف عزیز
سیزده بدر94
حیاط خونه الهام جون..دختردایی بابا..نوش جونت عزیزدلم
شهربازی رنگین کمان
اولین روز مهد رفتنت در سال94..همش نگران بودم اذیت کنی ولی با اشتیاق رفتی عزیزدلم
دل تو وقتي ميگيره دل من ميخواد بميره حاضرم دلم بميره تا كه دل تو نگيره !